ترس چگونه سلطنت میکند؟
مارتا نوسبام فیلسوف آمریکایی ترس را احساسی اولیه میداند که ریشه در ناتوانی دوران نوزادی و ترس از مرگ دارد و آن را دردی از حضور ظاهری خطری قریبالوقوع، همراه با حس ناتوانی در دفع آن تعریف میکند. به باور او، ترس در بزرگسالی تحت تأثیر عوامل اجتماعی مانند ناامنی اقتصادی یا تهدیدات هویتی تشدید شده و به تصمیمهای سیاسی غیرعقلانی، دوقطبیسازی جامعه و تضعیف دموکراسی میانجامد. نوسبام ترس را ابزار قدرتی میداند که رهبران خودکامه با تحریک آن، مردم را به اتکای کورکورانه سوق میدهند. خشونت، انزجار و حسادت سه پیامد مهم ترس است و اوج آن در زنستیزی دیده میشود. راهکارهای او شامل امید، محبت، بینش، تفکر انتقادی، گفتگوی فراحزبی، مشارکت در نهادهای مدنی و جایگزینی همکاری به جای جستجوی مقصر است. او بر لزوم پذیرش پیچیدگی مسائل و پرهیز از راهحلهای سادهانگارانه تأکید میکند تا ترس به سلطنت استبداد تبدیل نشود چرا که ترس دشمن دموکراسی است.
