نوشته‌های جامعه‌شناسی

نوشته‌های جامعه‌شناسی

  • خانه
  • پروفایل
  • ایمیل
  • آرشیو
  • نوشته‌ها

رسالت واقعی حوزه فرهنگی شهرداری کلانشهرها

۱۳۹۷/۱۱/۰۷، 7:34

هرچقدر در تعریف فرهنگ و ابعاد آن انسجام وجود دارد، همان‌قدر نیز در رسالت‌های فرهنگی نهادهای متولی امر فرهنگی نیز انسجام عملیاتی و اجرایی دیده می‌شود. با انسجام ضعیف در تعریف فرهنگ سازمان چگونه می‌تواند رسالت فرهنگی داشته آن را پیاده کند؟ در سال‌های گذشته که شهرداری‌ها اقدام به ایجاد معاونت یا سازمان فرهنگی کرده‌اند، اهداف و وظایفی را برای آن‌ها برشمرده‌اند که با مرور اجمالی بر آنها، یک بی‌نظمی و نبود انسجام اجرایی در آنها به چشم می‌خورد. برنامه‌ها قابل اندازه‌گیری، رصد و ارزیابی نیست و یا کمتر به محک ارزیابی در می‌آید. جوانب ارتباطی آنها با شهروندان و سایر بخش‌های شهرداری دارای مسیر روشن و شفافی نمی‌باشد. برای نائل آمدن بر مشکلات برنامه‌ها و سیاست‌های فرهنگی شهرداری‌ها، الگوبرداری از سایر سازمان‌ها، استفاده از نیازهای شهروندان، انتظارات مدیران کلان شهرداری، سیاست‌های فرهنگی کشور و تجربیات مختلف ملی و بین‌المللی راهگشا بوده است. ولی همچنان رسالت فرهنگی شهرداری‌ها در بوته نقد بوده و پاسخ‌های روشنی نیز برای این انتقادها وجود ندارد. این سؤال از شهرداری‌ها پرسیده می‌شود که آیا برنامه‌ی خاص وظیفه شما بوده است یا خیر؟ همچنین نوع مدیریت شهرداری در شهرهای ایران کاملاً متفاوت از کشورهای دیگر است و این نیز باعث می‌شود، استفاده بهینه از تجربیات جهانی صورت نگیرد.

ارائه راهکارها و پیشنهادهای مختلف مبتنی بر تجربیات چندگانه می‌تواند راهگشای رسالت‌های فرهنگی شهرداری‌ها باشد. شهرداری‌ها نباید در امور فرهنگی که متولی مشخص در سایر سازمان‌ها دارد ورود مستقیم کنند. برای مثال متولی هنر، ورزش، آموزش، آسیب‌های اجتماعی و مهارت مشخص است. شهرداری‌ها در این زمینه صرفاً باید زیرساخت‌های شهری لازم را فراهم کنند. شهرداری‌ها بخش اصلی خدمات، برنامه‌ها و سیاست‌های فرهنگی خود را بایستی معطوف به درون سازمان شهرداری کنند تا به تمامی ابعاد شهر. به عبارت ساده اگر سازمان شهرداری وظایف مشخصی دارد، رسالت فرهنگی آن است که زمینه خدمات‌رسانی بهینه فراهم شود. برای مثال در حوزه ترافیک، بوستان‌ها، ساخت و ساز و خدمات شهری، معضلات بسیاری وجود دارد که حوزه فرهنگی می‌تواند در این زمینه فعالیت کند. خیل عظیم کارکنان شهرداری باید به طور مستقیم هدف حوزه فرهنگی در آموزش، اخلاق کار و توانمندی کاری قرار گیرند و شهروندان اولویت دوم را می‌گیرند.

پس از سال‌ها فعالیت حوزه فرهنگی شهرداری‌ها، نیازسنجی از مردم و انتظارات آنها از شهرداری‌ها می‌تواند، رهنمودهای مناسبی برای شهرداری در حوزه فرهنگی داشته باشد. شهرداری باید در ساخت و سازهای شهری بر مبانی فرهنگی؛ در حوزه ورزش بر ورزش همگانی و نه حرفه‌ای؛ در مشارکت اقتصادی بر عمومی‌سازی فعالیت‌های اقتصادی؛ در حوزه هنری بر هنر مردمی و در حوزه مسائل اجتماعی بر ارتباط آن با شهرداری تمرکز نماید. شهرداری‌ها ظرفیت‌های مختلفی در حوزه فعالیت‌های فرهنگی دارند ولی نباید تمامی بخش‌ها و فعالیت‌های فرهنگی را مدیریت کنند. رسالت فرهنگی شهرداری ایجاب می‌کند، نقش مردم را در فعالیت‌های فرهنگی تقویت کنند. مجری رویدادهای فرهنگی، آموزش رسمی، درمان‌گر و تسهیل‌گر اجتماعی از آسیب‌هایی است که حوزه فرهنگی را تهدید می‌کند. معضلات فرهنگی و اجتماعی شهرهای بزرگ کم نیست ولی باید از خود پرسید که شهرداری چه نقشی در ایجاد، تشدید و کاهش آنها دارد؟ روشن شدن این نقش رسالت فرهنگی شهرداری‌ها را تعیین می‌کند. هر اقدامی که در شهرداری‌ها رخ می‌دهد، نیازمند حضور حوزه فرهنگی است و حوزه فرهنگی بخشی جدا در شهرداری نیست. اینکه در جایی شهر ساخته شود، در جایی درآمد کسب شود، درجایی ترافیک روان شود و در جای برنامه‌ی فرهنگی اجرا شود، آسیب شهرداری‌ها است. شهرداری‌ها زمانی می‌توانند رسالت فرهنگی خود را به منصه ظهور رسانند که نگاه جزیره‌ای به زیربخش‌های خود را از بین ببرند.

حمید مسعودی، پژوهشگر اجتماعی جهاد دانشگاهی

 یادداشت چاپ شده در روزنامه شهرآرا

حمید مسعودی

فراترکیب چیست؟

۱۳۹۵/۱۰/۱۱، 7:59

فراتركيب مشابه فراتحليل، براي يكپارچه‌سازي چندين مطالعه براي ايجاد يافته‌هاي جامع و تفسيري صورت مي‌گيرد. در مقايسه با رويكرد فراتحليلي كمّي كه بر داده‌هاي كمي ادبيات موضوع و رويكردهاي آماري تكيه دارد، فراتركيب متمركز بر مطالعات كيفي بوده، به ترجمه مطالعات كيفي به يكديگر و فهم عميق پژوهشگر برمي‌گردد. پس فراترکیب نوعی مطالعۀ کیفی است که اطلاعات و یافته‌های استخراج شده از مطالعات کیفی دیگر مرتبط با موضوع و مشابه آن را بررسی می‌کند و با فراهم کردن نگرش سیستماتیک برای محققان، از طریق ترکیب پژوهش‌های کیفی مختلف، به کشف موضوعات و استعاره‌های جدید و اساسی می‌پردازد (نوبل و هایر، 1988).

فراتركيب اطلاعات و يافته‌هاي استخراج شده از مطالعات كيفي ديگر با موضوع مرتبط و مشابه را بررسي مي‌كند. در نتيجه، نمونه‌ي موردنظر براي فراتركيب، از مطالعات كيفي منتخب و براساس ارتباط آنها با سؤال پژوهش تشكيل مي‌شود. فراتركيب، مرور يكپارچه ادبيات كيفي موضوع موردنظر و تجزيه و تحليل داده‌هاي ثانويه و اصلي از مطالعات منتخب نيست، بلكه تحليل يافته‌هاي اين مطالعات است. به‌عبارتي، فراتركيب، تركيب تفسير تفسيرات داده‌هاي اصلي مطالعات منتخب است.

فراتركيب، بر مطالعات كيفي كه لزوماً ادبيات وسيعي را شامل نمي‌شود، تمركز دارد و به‌جاي ارائه خلاصه‌ي جامعي از يافته‌ها، يك تركيب تفسيري از يافته‌ها را ايجاد مي‌كند. فراتركيب با فراهم كردن نگرش سيستماتيك براي پژوهشگران از راه تركيب پژوهش‌هاي كيفي مختلف به كشف موضوعات و استعاره‌هاي جديد و اساسي مي‌پردازد و با اين روش دانش جاري را ارتقا داده، يك ديد جامع و گسترده‌اي را نسبت به مسائل پديد مي‌آورد.

فراتركيب مستلزم اين است كه پژوهشگر يك بازنگري دقيق و عميق انجام داده، يافته‌هاي پژوهش‌هاي كيفي مرتبط را تركيب كند. از راه بررسي يافته‌هاي مقاله‌هاي اصلي پژوهش، پژوهشگران واژه‌هايي را آشكار و ايجاد مي‌كنند كه نمايش جامع‌تري از پديده تحت بررسي را نشان مي‌دهد. مشابه نگرش نظام‌مند، نتيجه‌ي فراتلفيق

بزرگتر از مجموع بخش‌هايش است.

نوبلت و هير (1977) سه فاز اصلي را براي فراتركيب به شکل زیر ارائه می‌کنند:

انتخاب مطالعات بر اساس جستجوی سیستماتیک و گزینش نهایی

تركيب ترجمه‌ها بر اساس شباهت‌ها و اختلافات به صورت تحلیل تم

ارائه‌ي تلفيقی یافته‌ها در دسته‌بندی گروهی

 

روسو و ساندوسكي (2007) روشي هفت گامي را معرفي مي‌كنند:

تنتظيم سئوال پژوهش

مرور ادبيات به شكل سيستماتيك

جستجو و انتخاب متون مناسب

استخراج اطلاعات متون

تجزيه و تحليل و تركيب يافته‌هاي كيفي

كنترل كيفيت

ارائه‌ي يافته‌ها

حمید مسعودی

آیین مصرفی‌شده‌ ازدواج

۱۳۹۵/۱۰/۰۹، 16:53

بر همگان جنبه فرهنگی و اجتماعی ازدواج روشن است ولی کمتر به ابعاد اقتصادی این موضوع توجه شده است. ازدواج فرآیندی طولانی است که با هدفی اجتماعی یعنی تشکیل خانواده و بقای نسل و تشریفاتی فرهنگی یعنی آداب و مناسک سنتی انجام می‌شود. این موضوع از زمان آشنایی زوجین آغاز شده و در مراسم ازدواج به پایان می‌رسد. در تحلیل ازدواج اغلب بر جنبه‌‌های کلان آن در جامعه و چالش‌های بزرگ و کوچک آن تاکید شده است. توسعه ازدواج یعنی رشد خانواده‌های سالم و در نتیجه ایجاد جامعه‌ای مملو از اخلاق و آرامش روانی. در بررسی‌های متعدد روشن شده است که ازدواج مزیت‌های بسیاری داشته و رویدادی مثبت از سوی جامعه در نظر گرفته می‌شود؛ ولی چه شده است که امروز هزینه‌‌های آن یکی از موانع جدی به شمار می‌رود؟

 

ادامه مطلب را بخوانید ...

 

ادامه مطلب ..
حمید مسعودی

هم‌وای‌فایی (Wifi) و تضییع حقوق همسایگی

۱۳۹۵/۰۸/۱۸، 14:14

آپارتمان‌نشینی فاصله فیزیکی ما را از هم کاهش داده و گویا اجسام ما را در عین حالی که روابط اجتماعی و روابط همسایگی ضعیف‌تر شده به هم نزدیک‌تر کرده است. نزدیکی فضایی و دوری اجتماعی در آپارتمان‌نشینی، فردگرایی را رغم زده و هرکس ساز ناکوک خود را می‌زند. در این فضاهای ضعیف پیوندی، بر اساس نظر جامعه‌شناسان ساخت مسئولیت‌های گروهی همچون مدیر ساختمان و واگذاری مسئولیت نگهداری آپارتمان همچون نظافت و تعمیر، نشان از فردگرایی بیشتر و کاهش فعالیت مشارکتی-گروهی می‌باشد. هر کسی در خانه خود مشغول زندگی است، سعی می‌کند کمترین مزاحمت را نیز برای همسایگان خود داشته باشد. زباله در راهرو نریزد، سروصدا نداشته باشد، حق شارژ خود را به موقع پرداخت کند، از تعمیرات بی‌موقع خودداری نماید. ولی ورود تکنولوژی‌های جدید زمینه دیگری در ایجاد مزاحمت همسایگی رخ داده است. برای درک این پدیده کافیست وای‌فای لپ‌تاب یا گوشی موبایل خود را روشن کنید. چند شبکه در فضای آن مشاهده می‌کنید. اسامی خاص شبکه‌های وای‌فای شما را کنجکاو می‌کند که اینها چه کسانی هستند؟

اینها همسایگان ما هستند که بدون اجازه ما به خانه‌های ما آمده‌اند. اینها اگرچه برای فردگراییِ همسایه می‌باشند ولی شعاع اثرگذاری آنها به خانه‌های ما نیز رسیده است. فراموش نکنید که شبکه شما هم در خانه همسایه وجود دارد. این سیستم ارتباطی برای اولین بار در سال 2007 به دنیای مجازی وارد شد. یا مزیت‌های بیشمار آن و یا کوتاهی پژوهشگران باعث شده است که شاهد محکمی مبنی بر مضرات آن نداشته باشیم. اما تکرار مضرات احتمالی این سیستم در مقالات مختلف گویای مضرات قطعی است که کسی توان گفتن آن را ندارد. بر اساس این مضرات ارائه شده احتمالی، این سیستم، مضراتی بر مغز، جنین، سلامت کودک، سلامت روان و حتی سلامت جسمی و گوارشی دارد. پس، شاید برای شما جالب باشد که بدون اینکه مزاحمتی قابل رؤیت برای همسایگان داشته باشیم چگونه با تکنولوژی‌های جدید حقوق همسایگان خود را پایمال می‌کنیم.

ما بی‌خواب شده‌ایم یا خیر؟ آیا اضطراب و نگرانی ما بیشتر شده است یا خیر؟ آیا سلامت کودکان ما در خطر قرار گرفته است یا خیر؟ آیا فعالیت ذهنی و فکری ما کمتر شده است یا خیر؟ آیا میزان ناباروری در بین زوج‌های جوان کمتر شده است یا خیر؟ آیا سرطان‌های نوپدید بیشتر شده است یا خیر؟ و هزاران سؤال دیگری که نه تمام پاسخ آن، بلکه بخشی از پاسخ آن به این تکنولوژی‌های جدید باز‌می‌گردد. مانند مضراتی که کابل‌های فشار قوی برق بر خون انسان دارد و تا سال‌ها مورد تأیید نبوده و امروزه تأیید گردیده است. اگر احتمال دهیم که فناوری وای‌فای برای انسان مضراتی دارد، آیا نمی‌توانیم بگوییم که در آپارتمان‌های خود برای دیگر همسایگان و آنها هم برای ما مزاحمت‌هایی را ایجاد کرده‌اند. جامعه‌شناسان فنی نیستند که راهکاری فنی برای آن پیدا کنند چراکه جامعه‌شناسان بر شناخت اجتماعی این پدیده تمرکز دارند. لذا یا باید این فن را رها کنیم، یا شعاع اثرگذاری آن را کاهش دهیم و یا اینکه از سایر فناوری‌ها همچون مودم‌های سیمی استفاده کنیم. پس باید در آپارتمان‌نشینی و برای کاهش مزاحمت‌های همسایگی به این پدیده جدید که آن را "هم‌وای‌فایی" می‌نامیم، توجه کنیم.

 

حمیدمسعودی- پژوهشگر اجتماعی

 

حمید مسعودی

جستجوهایِ فارسیِ مقالاتی که از دست می دهید!!!

۱۳۹۴/۱۲/۰۸، 21:34

✍ برای نوشتن مقاله و پایان نامه و هر فعالیت پژوهشی نیازمند این هستیم که به آخرین دستاوردها در حوزه مربوطه دسترسی پیدا کنیم. تجربه شخصی من نشان می دهد که ما در جستجوهای خود بسیاری از مقالات و نوشته ها را از دست می دهیم. در این پس قصد دارم در این رابطه به چند نکته اشاره کنم.

💧 باید قبول کنیم که جستجوی فارسی در سایت های ایرانی با مشکل روبروست و هیچگاه دقیق نیست و شما بسیاری از مطالب را از دست می دهید.

💧 مقالات به صورت فایل های پی دی اف هستند و اگر خوب پی دی اف نشده باشند و متن آن قابل جستجو توسط موتورها نباشد شما آنرا از دست خواهید داد.

💧 موتور جستجوی سایت های مشهور(sid-magiran-noormag) مشکلات جدی دارند و قادر به جستجوی مناسب در متن نیستند و به چکیده و کلیدواژه محدودند. پس شما مطالب مرتبط را از دست می دهید.

💧 متن فارسی چالش دارد، چالش اول فاصله هاست. نیم فاصله استاندارد و ساده و یا عدم درج نیم فاصله شما را در جستجو محدود می کند.

💧 متن فارسی چالش دارد، چالش دوم مشابهتها است، برخی کلمات یک معنی هستند ولی با چند شکل(توریسم، گردشگری، سیاحت)، شما یکی را جستجو می کنید و بقیه را از دست می دهید.

💧 متن فارسی چالش دارد، چالش سوم معانی متفاوت است، برخی کلمات چندمعنایی هستند(گُل، گِل)، شما یکی را جستجو می کنید ولی بی ربط برای شما پیدا می شود و شما برخی را از دست می دهید.

💧 متن فارسی چالش دارد، چالش چهارم نگارش کلمات است، برخی کلمات چند شکلی هستند(استفاده از حمزه متفاوت: مایه ی و مایة)، شما یکی را جستجو می کنید ولی بی ربط برای شما پیدا می شود و شما برخی را از دست می دهید.

💧 برخی سایت ها به روز نیستند(مخصوصاً SID) شما به همان اکتفا می کنید و بسیاری از مقالات جدید را از دست می دهید.

💧 برخی نشریات در جایی نمایه نمی شوند، شما با جستجوی صرف در سایت های نمایه کننده، این نوع مقالات را از دست می دهید.

💧 برخی جستجو را محدود به سایت های نمایه می کنند و از گزارش ها، روزنامه ها و مقالات غیرعلمی دور می مانند. که این ها هم در نوع خود ارزش دارند.

💧 برخی جستجوی خود را فقط به صورت متنی انجام می دهند و فایل ها را(یعنی، PDF-WORD-PowerPoint) را از دست می دهند. بسیاری از متون علمی خوب در این سه قالبند.

💧 برخی فقط صفحات جستجوی اول و دوم را می نگرند، این صفحات بر اساس تکرار در اول قرار دارند، در حالی که فایل های جدید و به روز در صفحات بعدی قرار دارند.

💧 برخی اصلا جستجوی اینترنتی نمی کنند و به کتاب و کتابخانه اکتفا می کنند که به نظرم بزرگترین اشتباه را مرتکب می شوند.

💧 برخی به متن و فایل اکتفا کرده و به مشورت با دیگران، شنیدن سخنرانی و جزوه های درسی اقدام نکرده و برخی یافته ها را از دست می دهند.

💧 برخی در جستجو مهارت ندارند و مطالب و متون غیرمعتبر را گردآوری و مستند می کنند.

💧 برخی آرشیو سازی مستندات را بلد نیستند و بنابراین با بی نظمی در جستجو بسیاری مطالب را از دست می دهند.

و بسیاری موارد دیگر که به تجربه به آنها رسیده ام. در روزهای آتی درباره هر کدام از موارد فوق بحث کرده و روش های فرار از آن را شرح می دهم.

 

رسانه باشید

کانال مهارت پژوهشگری در تلگرام: @isociology

حمید مسعودی

چکیده فصول کتاب نظریه اجتماعی و مسئله شهری، ساندرز، مترجم: شارع پور - فصل ششم

۱۳۹۴/۱۰/۰۶، 8:37

فصل ششم: شهر به مثابه واحد فضایی مصرف جمعی
سوال: آیا مصرف جمعی، کانون مطالعات شهری را به خود اختصاص داده است؟

نکته اصلی در مباحث اصلی این فصل، تاکید مستمر بر کار کاستلز در مورد مسئله مصرف است. این موضوعی است که مشخص شده مناقشه برانگیز است ولی با وجود این، بنیان مناسبی برای یک جامعه شناسی شهری منسجم فراهم می سازد.
نظام شهری و شیوه تولید سرمایه داری
مهم ترین کمک آلتوسر به توسعه نظریه مارکسیستی نقد او از تفاسیر سنتی از دیالکتیک مارکس است. از نظر آلتوسر، مارکس معتقد بود که تناقض اقتصادی بین نیروها و روابط تولید ، شرط ضروری برای تغییر تاریخی از یک شیوه تولید به شیوه دیگر است، ولی شرط کافی نیست. چهارچوب نظری آلتوسر منجر به رد ایده مارکسیسم سنتی می شود که معتقد بود پایه اقتصادی، تعیین کننده روبنای سیاسی و ایدئولوژیکی است. کاستلز به جای آن نظام پیچیده ای را متشکل از سه سطح مفهوم سازی می کند. که اولین قدم در تحلیل کاستلز است: اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیکی. دورن هر شیوه تولیدی خاص، یکی از سه سطح نقش مسلط را ایفا می کند. مثلا؛ در سطح مسلط در شیوه تولید فئودالی، ایدئولوژیکی است، زیرا مذهب نقش مهمی در حفظ وحدت کل ایفا می کند. در نظام رقابتی سرمایه داری، سطح مسلط اقتصادی است. و در جوامع باستان مانند روم، سطح مسلط سیاسی. در این میان، اقتصاد اگرچه همیشه سطح مسلط نیست، ولی ماهیت روابط سه سطح را تعیین می کند. از نظر آلتوسر کل سیستم ساختار در سلطه است.
کاستلز در کار های اولیه، وابستگی خود به آلتوسر را به صراحت بیان می کند. و عناصر کلیدیِ نقطه شروع کاستلز این گونه است: ص308
1- تمایز بین شیوه تولید و شکل گیری اجتماعی
2- مفهوم شیوه تولید توسط سه سطح نسبتاً مستقل، شکل می گیرد
3- قبول سلطۀ یکی از سه سطح که توسط اقتصاد تعیین می شود
4- تبیین تغیرات سیستم بر حسب شناسایی تناقضات ساختاری که در رفتار های طبقاتی تجلی می یابند.
با آنچه گفته شد، اولین قدم در تحلیل کاستلز، بکار گیری نظریۀ نظام کل در مورد نظام شهری است. بنابراین، نظام شهری باید از سه سطح تشکیل شود، اقتصادی، سیاسی، و ایدئولوژیکی. سطح سیاسی مربوط به اداره شهر، سطح ایدئولوژیکی مربوط به نماد شهری(معانی صادره از اشکال فضایی)، و سطح اقتصادی به سه عنصر تولید، مصرف و مبادله مربوط می شود.
سیاست شهری و بحران مصرف جمعی
مفهوم آلتوسری ساختار در سلطه بیانگر توسعه بالقوه تناقضات فراوان در درون جامعه سرمایه داری است؛ تناقضاتی که درون هر یک از سه سطح شیوه تولید سرمایه داری، بین این سطوح و بین شیوه های تولید مشترک بین این سطوح در درون جامعه وجود دارند.
استدلال کاستلز به زبان ساده تر این است که اگرچه نظام سرمایه داری باید به عنوان پیش شرط تولید و انباشت مستمر، بازتولید نیروی کار کافی را تضمین کند؛ ولی تولیدکنندگان فردی، سرمایه گذاری در تولید کالاهایی را که برای وقوع چنین بازتولیدی ضروری اند، سودآور نمی دانند.
از لحاظ تعیین ساختاری دولت، پولانزاس به تحلیل کارکرد دولت از جهت نقش آن در تنظیم رابطه سطوح مختلف کل سیستم می پردازد: «کارکرد دولت در درون ساختار چندسطحی مختل بر اثر توسعه ناموزون، ایجاد همبستگی بین سطوح مختلف صورت بندی اجتماعی است».
رشد مصرف جمعی که از طریق توسعه منازعه طبقه پایین پدیدار شده در جهت منافع بلندمدت سرمایه انحصاری عمل کرده و از طریق کمک به بازتولید نیروی کار، تنظیم تضاد طبقاتی، مدیریت تقاضای دارای استطاعت مالی و مقابله با کاهش نرخ سود در بخش خصوصی، سبب اتحاد بخش های مختلف سرمایه می شود.
مداخله دائمی و در حال گسترش دستگاه دولت در حوزه فرایند و واحدهای مصرف، مصرف را به منبع واقعی نظم در زندگی روزمره تبدیل می کند. این مداخله دستگاه دولت که آن را در معنای عام، برنامه ریزی شهری می خوانیم شامل سیاسی شدن بلافصل کل پروبلماتیک شهری است».
تولید، مصرف و شهر
این بخش را با مسائل مربوط به روش شناسی شروع خواهیم کرد سپس به بررسی مسائل مربوط به دغدغه کاستلز نسبت به تحلیل مصرف جمعی خواهیم پرداخت.
پرسش های روش شناختی
به اعتقاد بسیاری از منتقدان، رهیافت کاستلز که در کتاب مسئله شهری تجلی یافته، دارای سه ویژگی است: غیرتاریخی بودن؛ قوم مداری و کارکردی بودن. تحلیل کاستلز از جنبش های اجتماعی شهری در کتاب شهر و سازمان های مردمی، بر مبنای مشاهده موارد مختلف بوده است تا بتوان تعمیم های نظری موقتی را بدست آورد. روش شناسی آلتوسری در هر صورت بسیار متفاوت است. مفاهیم این روش به صورت کلیت های بدون محتوا توسعه می یابند. همانند اینکه نمونه های ژنریک وبر نقطه مقابل نمونه های فردی اند، این مفاهیم نیز بدون زمان و مکان اند؛ زیرا در مورد همه ی جوامع در تمام زمان ها به کار گرفته می شوند.
اگرچه دولت از طرف سرمایه انحصاری عمل می کند ولی مطیع دستورات آن نیست. بین سطح اقتصادی و سیاسی سیستم، نوعی استقلال نسبی وجوددارد. بدین معنا که اگرچه منافع سرمایه داری بزرگ از نوع هژمونیک است؛ ولی دیکته کننده عمل دولت نیست. این بحث از بنیان های ساختارگرایانه این نظریه ناشی می شود.
بحث طولانی در مورد مسائل روش شناختی ناشی از آثار کاستلز در طی سال های مختلف را می توان در قالب سه درس مهم خلاصه کرد که برای آثار بعدی در جامعه شناسی شهری مهم اند: نخست اینکه دیدیم که توسعه نظریات عمومی باید نسبت به ویژگی های خاص زمان، حساس باشد. دوم اینکه، اهمیت حساسیت نسبت به ویژگی های فضا را بررسی کردیم. سوم اهمیت مراقبت در مقابل تبیین های کارکردگرایانه را متوجه شدیم.
پرسش های محتوایی
کاستلز در آثار اولیه خود مسئله شهری را برحسب سازمان مصرف جمعی و کشمکش بر سر آن، تعیین کرد. او در آثار بعدی خود نیز امر شهری را همچنان این گونه مفهوم سازی می کند. اگرچه دو بُعد قدرت دولت و معنی فرهنگی را نیز به آن افزوده است. در دیدگاه های اخیر او نیز تأکید بر مصرف جمعی همچنان اعتبار دارد، ولی ناقص است؛ زیرا تاکید اقتصادی باید با دغدغه نسبت به مسائل سیاسی و فرهنگی تکمیل شود.
مفهوم سازی امر شهری با این شیوه تا چه حد مفید یا مشروع است؟
به طور خاص، تا کجا می توان پیرو کاستلز بود و موضوع مصرف جمعی را به عنوان عامل ضروری در تحلیل شهرگرایی دانست؟
ادبیات انتقادی همواره بر چهار موضوع به هم مرتبط تمرکز داشته است. 1) رابطه بین شهرها به عنوان واحدهای فضایی و سازمان مصرف جمعی؛ 2) جدایی تحلیلی مصرف از تولید؛ 3) تمایز بین شکل فردی و شکل جمعی مصرف؛ 4) اهمیت مصرف در ارتباط با فهم ساختار طبقاتی.
این مسئله به موضوع کلیدی کتاب، یعنی این سوال اشاره دارد که آیا می توان فرایند اجتماعی یا موضوع خاصی را شناسایی کرد که با ذات فضایی شهر معاصر هماهنگی داشته باشد؟ از نظر کاستلز این کار امکان-پذیر است زیرا شهرهای سرمایه داری بازتاب فضایی هستند که در آن نیروی کار تولید و بازتولید می شود.
ناحیه شهری چیست؟ آیا یک واحد تولید است؟ آیا یک واحد نهادی است؟ نه! خلاصه این که واحد شهری فضای روزمرۀ بخشی از نیروی کار است که محدوده دارد.
در اینجا نقدها جدی تر می شود. به عنوان مثال مینجیون می نویسد: «جدا کردن نیازهای شهری از نیازهای غیرشهری، غیرممکن است. خود فرایند مصرف را نمی توان در بستر قلمروی، تعریف کرد». مصرف با هیچ مساله شهری تناسب ندارد، بلکه بخش مهمی از مسئله اجتماعی عمومی است. و با توجه به این بحث مشخص می شود که مصرف جمعی یک موضوع واقعی شهری نیست، بلکه تاکید کاستلز بر واحدهای فضایی مصرف جمعی به عنوان موضوع تحقیقات شهری، بیانگر علایق خاص خود اوست. و دلیل علاقه کاستلز به تامین کالا توسط دولت، بُعد فضایی چنین فراهم سازی و امکان تجهیز و بسیج جمعی است.
با توجه به آنچه گفته شد، جای تعجب نیست به این نتیجه برسیم که علی رغم ادعای خود کاستلز مبنی بر کشف یک موضوع واقعی، شناسایی او در مورد مسئله شهری مبتنی بر یک سازه نمونه آرمانی است.
برخی از نویسندگان استدلال کرده اند که عدم امکان ایجاد رابطه آماری بین مصرف، با شهر به عنوان یک واحد فضایی، هر تلاشی را برای یافتن تعریفی از شهرگرایی بی فایده خواهد کرد. در حالی که برخی منتقدان منکر این هستند که مصرف جمعی می تواند موضوع تحلیلی برای جامعه شناسی شهر باشد برخی دیگر از منتقدان این ایده را به این دلیل رد کرده اند که این مفهوم نوعی تفکیک مصنوعی و حتی ایدئولوژیکی را بین دو فرایند تولید و مصرف مطرح می کند که این دو را نمی توان جدا از هم درک کرد. و این که ما تصمیم بگیریم مصرف جمعی را به عنوان امری شهری تعریف کنیم یا نه، در حال حاضر صرفا یک موضوع توافقی است.
با وجود تمام این مباحث، در دفاع از تفکیک تحلیلی کاستلز بین تولید و مصرف، چه می توان گفت؟ آیا اصلاً امکان دارد که بدون توجه به یکی از آنها، دیگری را تحلیل کرد؟ کاستلز رابطه بین تولید و مصرف را بر خلاف نقد منتقدان، قبول دارد. منتقدانی که به دنبال تقلیل مصرف به تحلیل تولید بودند. کاستلز معتقد است که مصرف بر بسیج مردمی و اشکال غیرطبقاتی امیال و هویت تاثیر گذار است.
لذا اصرار بر نظریه سازی مصرف به عنوان تولید، بیانگر بنیان تمام نظریات شهری مارکسیستی است مبنی بر این که سازمان تولید، نقش تعیین کننده ای در شکل دهی به فرایند های اجتماعی دارد؛ از این رو مصرف را باید بر حسب نقش آن در نظام تولید تحلیل کرد، خواه فر حسب تأمین نیروی کار(همانند کاستلز) و یا بر حسب تقویت روابط طبقاتی که بر محور آن تولید ساخت می یابد.
در نظام سرمایه داری پیشرفته، هم فرد و هم مصرف جمعی، رشد و گسترش یافته اند. این افزایش، فشار منجر به افزایش تقاضا برای فراهم سازی و تامین دولت شده است. تامین مهدکودک برای اشتغال زنان و یا حمل و نقل برای رفت و آمد به محل کار. و این نوع فراهم سازی همیشه کمتر از نیاز واقعی است، بنابراین می تواند باعث افزایش سود بخش خصوصی شده و در غیر آن موجب رنجش مردم376.
البته باید پذیرفت که سازمان اجتماعی مصرف، با شیوه سازمان دهی تولید در جامعه در ارتباط و منعکس کننده آن است؛ اما نکته اینجاست که هر بعدی از زندگی اجتماعی با ابعاد دیگر، رابطه دارد. مثلا موقعیت مردم در سازمان تولید بر دامنه کنش های مصرفی شان، محدودیت ایجاد می کند. ولی این بدان معنا نیست که مصرف را باید به صورت تابع تولید، تحلیل کرد.
یکی از مهم ترین تغییرات، تقسیم بندی شکل جمعی و فردی مصرف است. و تقسیم بندی بین کسانی که به اشکال فردی مصرف دسترسی دارند و افرادی که متکی به تامین اجتماعی اند. این تمایز بین مصرف فردی و جمعی، بنیادی ترین نکته در جامعه شناسی مصرف معاصر است.
مهم ترین ومفیدترین تلاش برای توضیح مصرف جمعی و تمایز آن با مصرف فردی بوسیله دانلئوی انجام شده است. او به پیروی از کاستلز مصرف را «مصارده نهایی محصولات توسط مردم» تعریف می کند. در یک تحلیل دیگر مصرف به مستقل و کالایی شده تقسیم شده است. کالایی شده خود به دو نوع، شکل فردی شده و شکل اجتماعی تقسیم شده است. و مصرف اجتماعی خود به سه دستۀ، مصرف شبه فردی شده، مصرف شبه جمعی و مصرف جمعی تقسیم شده است383.
دانلئوی معتقد است که مصرف اجتماعی شده آن طور که مفهوم سازی شده «راه حل تحلیلی مناسبی برای مشکل تعیین حد و مرزهای حوزه مطالعات شهری فراهم می کند»؛ بنابراین جامعه شناسی شهری دغدغه بیشتری فقط از مصرف جمعی دارد. مسائل مربوط به مصرف می تواند سبب وحدت طبقات شود، از لحاظ تجربی و نظری منطقی تر است که بگوییم مسائل مربوط به مصرف ممکن است باعث تفکیک طبقات و افرادی شود که در حالت معمولی، متحدند. البته برخلاف ادعای های اولیه کاستلز، بحران مصرف جمعی به هیچ وجه موجب شکل گیری مخالفت رادیکال گسترده نمی شود، بلکه بیشتر باعث ایجاد سردرگمی سیاسی، تفکیک و فقدان کارآیی می شود.
نکته مهم تر این است که باید تحلیل دانلئوی از بخش های مصرف را به ورای بستر سیاسی، گسترش داد. به عنوان مثال اگر مسکن را در نظر بگیریم، در حال حاضر این نکته قابل قبول است که صاحبان خانه در بریتانیا اغلب توانسته اند از مسکن خود سود مادی بسیاری به دست آورند، سودی که مستاجران بخش دولتی از آن محروم بودند. نتیجه اینکه برخلاف بسیاری از رهیافت های دیگر مربوط به مسئله شهری که در فصل های قبل بررسی شد، تاکید کاستلز بر مسائل مربوط به مصرف، حداقل زمینه اولویت های تحقیقی منسجم را فراهم می کند. وگرنه تلاش کاستلز برای مفهوم سازی شهر به عنوان یک واحد مصرف، چندان سودمند و مفید نیست، و این که فقط با جدایی از جهت گیری فضایی که مشخصه مطالعات شهری تا زمان حاضر است، می توان جامعه شناسی مصرف را توسعه داد.

حمید مسعودی

چکیده فصول کتاب نظریه اجتماعی و مسئله شهری، ساندرز، مترجم: شارع پور - فصل پنجم

۱۳۹۴/۱۰/۰۶، 8:35

فصل پنجم؛ شهر به مثابه ایدئولوژی

سوال اساسی که نویسنده کتاب در این فصل به دنبال پاسخ گویی به آناست:

رهیافتهای انسانگرایانه و جبرگرایانه مارکسیستی چگونه به بازبینی و طرح مجدد نظریه اجتماعی شهر پرداختند؟

از اواخر دهه 1960 و با ظهور جنبش های جدید ، تقلیل منازعات سیاسی به تضاد بین بورژوازی و پرولتاریا زیر سوال رفت و در چنین شرایطی نظریه مارکسیستی به کشف مجدد مسئله شهر پرداخت و بر این اساس استدلال مارکس و انگلس مبنی بر اینکه شهرسرمایهداری فی نفسه از لحاظ تئوریکی فاقد اهمیت است مورد بازبینی قرار گرفت. این بازبینی از دو مرحله تشکیل می شد؛1- نقد نظریات شهری موجود(اکولوزیانسانی) وعمل شهری(مانندبرنامهریزی) و معرفی آنها به عنوان ایدئولوزی 2-تدوین نظریهای که تابع منافع گروه طبقاتی مسلط نباشد.
در تدوین نظریه براساس اختلافاتی که در تفاسیر مارکسیستی وجود داشت دو رهیافت شکل گرفت؛ رهیافت انسانگرایانه و رهیافت جبرگرایانه. در رهیافت انسانگرایانه بررسی مسئله شهری برحسب محدودیتها و پتانسیلهای جامعه برای آزادی انسان متمرکز بود و تفسیر جبرگرایانه به رد انسان گرایی سوسیالیستی پرداخت. همچنین رهیافت انسانگرایانه بحران شهری را برای نظام سرمایه داری پیشرفته اساسی می داند اما رهیافت جبرگرایانه این بحران را در مقایسه با تضاد طبقاتی در حوزه صنعت در درجه بعدی اهمیت قرار میدهد. از این رو تفسیرانسانگرایانه بر سئوال تولید فضا تاکید دارد و جبرگرایانه مسئله شهری را تا جایی مهم میداند که بحران شهری بتواند به گسترش کشمکش سنتی علیه سلطه سرمایه داری بر تولید صنعتی کمک کند.
از نظر لوفور ایدئولوژی ها، نظریات اجتماعی کلی هستند که اثر عملی آنها حفظ سلطه منافع طبقاتی گروه خاصی است و بر این اساس دو دسته نظریات را متمایز میکند؛ نظریاتی که دارای اثر عملی انقلابیاند و نظریاتی که به دنبال وفاق سیاسی و کنترل هستند. از این رو نظریه شهری و برنامه ریزیشهری مبتنی بر انکار ماهیت سیاسی ذاتی فضا هستند و ایدئولوزیک هستند زیرا با سیاست زدایی از مسئله فضا به حفظ وضع موجود کمک میکند.
به این ترتیب یک نظریه انتقادی باید نشاندهد که چگونه اشکال و سازمان فضایی محصول شیوه خاصی از تولید یعنی سرمایهداریاند، و دیگر اینکه چگونه این اشکال فضایی به باز تولید روابط سلطه کمک میکنند.
به اعتقاد لوفور فضا تحتتاثیر شدید نظامسرمایهداری است و شکل روابط سرمایهداری را برکل زندگی روزمره تحمیل می کند. حتی معماری شهرها نمادی از روابط سرمایه داری است(عمودی سازینماد قدرت است) و فضاهای فراغتی بازتاب روابط سرمایهداریاند. با این حال هژمونی بورژوازی با رشد بخشبندی شدن فضا و زندگیروزمره دچار تهدید میشود و قدرت فزاینده مرکز شهرمورد چالش قرار میگیرد. این تناقض اساسی در جامعه شهری جدید نه تنها در منازعه سیاسی بین مرکز و پیرامون خود را نشان میدهد بلکه در دغدغه فزاینده نسبت به کیفیت زندگی نیز متجلی است. بر این اساس جنبش کارگری باید به منظور کنترل و استفاده از نیروهای مولد برای نیازهای اجتماعی، سازماندهی شود. برای این کار نیاز به یک استراتژی است که پیرامون شهر را با جنبش کارگری پیوند.
کاستلز نیز مانند لوفور به نقد نظریات موجود در مورد شهر گرایی به عنوان ایدئولوژیک پرداخت. وی تحت تاثیر آلتوسر که معتقد بود «سوژه بودن انسانی محصول عمل ایدئولوژیکی یا رابطه زیستی – تخیلی ما با جهان است، در آن صورت می توان نتیجه گرفت که عمل علمی اگر بخواهد شناختی تولید کند که فراتر از ایدئولوژی باشد، باید شامل جدایی از مقوله سوژه باشد» به نقد نظریات شهری موجود پرداخت. و بر این اساس تحلیل لوفور را چیزی بیش از یک ایدئولوژی نظری نمیداند.کاستلز همین انتقادی را ( با شدت کمتر) علیه نظریه های شهری دیگر مطرح می کند که همانند لوفور به دنیال تبیین فرایند شهری بر حسب کنش های سوژه های فردی بودند.
وی به شدت مخالف رادیکال ترین نظریات است ولی به تعریف و تمجید از محافظه کارترین نظریه و انشعابات بعدی میپردازد. مشکل هر دوی این نظریات این است که ابژههای نظری آنان نمیتواند بنیانی برای نظریه شهری خاص فراهم کند، نظریه ای که بتوان ان را برای مطالعه تجربی شهر به کار گرفت.
همچنین با بررسی دقیق مسئله ویرث در مورد فرهنگ شهری معلوم می شود که این مسئله یک نظریه درباره اشکال فرهنگی سرمایه داری است؛ زیرا نه تنها تحقیقات نشان می دهد که فرهنگ شهرهای ماقبل صنعتی و غیر سرمایه داری متفاوت از آن چیزی است که ویرث مطرح کرده، بلکه تاریخ بحث زنجیره روستایی-شهری نشان داد عواملی که ویرث آنها را برای تبیین تفاوتهای فرهنگی بین شهر و روستا در جوامعسرمایهداری برشمرد،درواقع کافی نبودند.
استدلال کاستلز تا این مرحله کل جامعه شناسایی شهری را به جهت ایدئولوژیک بودن آن، به طور مؤثری نابود کرده است. کارهای قبلی او دو مشکل اساسی دارند: نخست اینکه نظریاتی مانند نظریات مطرح شده در ادبیات مدیریت گرایی شهری یا نظریات لوفور ، مبتنی بر مقوله ایدئولوژیکی سوژه انسانی اند. دوم اینکه ، نظریاتی همچون اکولوژی انسانی که از این نوع مقولات اجتناب کردند، نتوانستند ابزاری را برای مرتبط ساختن ابژه واقعی مطالعه خود با نظریاتشان درباره انطباق توسعه دهند؛ بنابراین گرفتار اثرات ایدئولوژیکی شدند.
به عقیده کاستلز زمانی میتوان یک جامعه شناسی را از نقطه نظر موضوع علمی آن، شهری دانست که این امکان باشد که بین یک واحد فضایی و یک واحد اجتماعی وقوع همزمان وجود داشته باشد. و تنها موضوعی که واجد چنین شرایطی است، واحدمصرف جمعی است.
امپریالیسم معرفت شناختی و جامعه شناسی شهری جدید
ایده کاستلز در مورد ابژه واقعی ربطی به فلسفه عمل علمی آلتوسر ندارد. در واقع ، علی رغم ادعای او به نظر می رسد که نکته اصلی نقد کاستلز از اکولوژی انسانی و فرمول بندی مجدد او از جامعه شناسی شهری، مبتنی بر نوعی معرفت شناسی است که خود آلتوسر آن را قبول ندارد.
رهیافت کاستلز در عمل بیشتر مدیون روش ساخت نمونه آرمانی وبر است تا عمل نظری آلتوسر. آنچه رهیافت کاستلز مطرح می کند، در اصل نوعی مفهوم سازی تک بعدی یکی از ابعاد واقعیت (فرایند مصرف جمعی)به عنوان موضوع مرتبط مطالعه است. استدلال من(سوندرز) در اینجا بیانگر استدلالی است که در آثار پل هیرست میتوان یافت. او نقد مفصلی از نظریه ایدئولوژی آلتوسر ارائه داده است. وی همچنین به نقد امپریالیسم معرفت شناختی پرداخته که ابتدا در آثار مشترک خود با هیندس آنها را مطرح کرد.

حمید مسعودی

مقاله فارسی میخوام، چیکار کنم؟

۱۳۹۴/۰۹/۲۸، 11:31

برای دریافت مقالات فارسی چند نکته را فراموش نکنید:
1- تمام پژوهش ها در مقاله ها خلاصه نشده اند، شاید بهتر باشد به دنبال گزارش ها، اخبار و مصاحبه ها نیز باشید.
2- تمامی مقالات در اینترنت معتبر نیستند. بلکه مقالاتی برای ارجاع دادن معتبر هستند که توسط وزارت علوم و وزارت بهداشت در قالب نشریات تخصصی تأیید شده اند.
3- مقالات تأیید شده در انواع برتر علمی پژوهشی، ترویجی، تخصصی و ... می آیند که بهترین آنها همان مقالات علمی پژوهشی است.
4- همه مقالات چاپ شده در اینترنت نمایه نمی شوند. و این کار جستجوگر را سخت می کند.
5- همه مقالات بلا فاصله نمایه نمی شوند.
6- برای دسترسی به مقالات نمایه شده به سایت های زیر بروید:
مگیران: http://www.magiran.com/
جهاد دانشگاهی: http://sid.ir/
مجلات تخصصی نور: http://www.noormags.ir/
پایگاه ISC: http://ecc.isc.gov.ir/searchEjournals/0
مقالات فارسی همایشی: در SID بگردید و یا اینکه به سیویلیکا بروید: http://www.civilica.com/
سایت های دانشگاهی همچون پاد: http://pad.um.ac.ir/

7- اگر مقاله ای را در مگیران و هر سایت دیگری یافتید و نتوانستید دانلود کنید عنوان مقاله را در گوگل سرچ کنید تا به سایت اصلی مقاله دسترسی آزاد داشته باشید.
8- یافتن از منبع اصلی بانک مقالات و پیدا کردن عمومی را هدف خود در یافتن مقالات فارسی قرار دهید.
9- هرچه موضوع شما جدید باشد منابع فارسی کمتری پیدا خواهید کرد.
10- اگر مقاله ای نیافتید، به جدید بودن موضوع خود ایمان نیاورید، به دنبال کلیدواژه های دیگر باشید: توریسم، گردشگری، سیاحت هرسه به یک معنی هستند.
11- از کلیدواژه ها و منابع، مقالات یافته شده برای جستجوهای دیگر خود استفاده کنید.
12- به مشکلات موتورهای جستجوی سایت های نمایه کننده پی ببرید و شاید بهتر باشد از جستجوی گوگل با محدود کردن سایت نمایه کننده استفاده کنید. مثلاً: "گردشگری site:sid.ir"
در روزهای آتی مهارت های جستجوی مقالات لاتین را شرح می دهیم.

 به کانال مهارت پژوهشگری بپیوندید:
https://telegram.me/joinchat/A1rZHjvdP6hJCfGPJ8V1gw

حمید مسعودی

چکیده فصول کتاب نظریه اجتماعی و مسئله شهری، ساندرز، مترجم: شارع پور - فصل چهارم

۱۳۹۴/۰۸/۱۶، 12:15

فصل چهارم

شهر به مثابه نظام اجتماعی-فضایی

سوال اساسی که نویسنده کتاب در این فصل به دنبال پاسخ گویی به آناست:
آیا شهر به مثابه یک نظام اجتماعی- فضایی می باشد و می توانیم ترکیبی از این دو را درباره شهر در نظر بگیریم؟

پس از جنگ جهانی دوم و افول جامعه شناسی شهری، رکس و مور با استفاده از نظریه های وبر و برگس نظریه جدیدی مطرح نمودند که به طور عمده در قالب بررسی منابع کمیاب در شهر و مبارزه ای که برای بدست آوردن آن در بین گروه های اجتماعی وجود دارد، مانند زمین شهری، امکانات سرمایه ای در شهر که بحث توزیع قدرت در شهر در رابطه با معیار سیاسی مرتبط می گردد، بپردازد.
فرآیندهای اجتماعی اساس درون شهر از یک طرف به شیوه تخصیص مسکن کمیاب و مطلوب از طریق بازار و ابزارهای اداری و ازطرف دیگر به مبارزه برای مسکن توسط گروههایی که جایگاه متفاوتی در سلسله مراتبی مسکن دارند بر میگردد. تاکید بر مسکن به مثابه یک حوزه با اهمیت و به لحاظ تحلیل متمایز برای جامعهشناس شهری و پیوند فضایی شهر با سازمان اجتماعی از طریق نظام تخصیص مسکن از ویژگیهای طرح رکس و مور است.
پال نیز مانند رکس و مور، معتقد است که شهر منبع نابرابریهای جدیدی، افزون برنابرابریهای موجود در بازار کار است. از نظر پال وظیفه جامعه شناسی شهری مطالعه الگوهای توزیعی نابرابریهای شهری است.از نظر وی هرچند نظام شهری را نمیتوان از جامعهکل جداکرد ولی با وجوداین فرایندهای مهمی در درون شهر وجوددارد که به سهم خود قابل شناسایی و تحلیل هستند که مهمترین آن مربوط به توزیع منابع کمیاب شهری میشوند.این رهیافت پال سه دلالت مهم دارد یکی اینکه فضا ذاتاً نابرابر است دیگر اینکه در نظام شهری دروازه بانان گوناگونی وجود دارند که تصمیم آنان میزان دسترسی بخش های گوناگون جمعیت به انواع منابع مهم شهری را تعیین می کند و در نهایت اینکه تضاد بر سر توزیع منابع شهری در هر جامعه ای اجتناب ناپذیر است. پال معتقد است در آینده ممکن است آگاهی از محرومیتهای مشترک شهری توسعه یابد که در اینصورت تضاد بین مدیران و مردم در نظام شهری افزایش خواهد یافت. بر این اساس سه عنصر محدودیت فضایی،تخصیص اجتماعی و تضاد بر سرتوزیع فرصتهای زندگی در نظام شهری روی هم رفته چهارچوب پال برای تحلیل جامعه شناختی شهری را تشکیل میدهند. درنهایت پال دیدگاه خود را اینگونه خلاصه میکند:
1-محدودیتهای فضایی مهمی دردسترسی به منابع و امکانات کمیاب شهری وجود دارد و معمولاًدرفاصله زمانی/هزینهای متجلی میشود.
2-محدودیتهای اجتماعی مهمی دردسترسی به تسهیلات کمیابشهری وجود دارد و بیانگر توزیع قدرت درجامعه است.
3-وضعیت برخاسته از شرایط 1و2 را میتوان نوعی نظاماجتماعی-فضایی نامید. جمعیتی که دسترسی آنها به منابع محدود است را متغیروابسته و کسانی که دسترسی را کنترل می کنند یعنی مدیران سیستم را می توان متغیر مستقل دانست.
4-بروز تضاددرنظام شهری اجتناب ناپذیراست.
مطالعات زیادی بر اساس نظریه پال انجام شد با این حال با دو مشکل مواجه بودند؛ اولین مشکل این بود که آیا باید اهداف تحقیق خود را به ارزشها و اهداف افرادی محدود کرد که در موقعیتهای برتر سلسله مراتب اداری قراردارند یا به کارمندان سطح پایینتری که برخوردمستقیم بامشتریان دارند؟ دوازه بانان بخش دولتی مهمترهستند یاخصوصی؟ مشکل دوم مربوط به استقلال مدیرانی بود که برای مطالعه انتخاب شده بودند چرا که آنها نیز محدودیتهای سازمانی داشتند.
این دو مشکل سبب شد پال مدیریت گرایی شهری خود را اصلاح کند و بین مدیران بخش دولتی و خصوصی تمایز قائل شود و تعریف خود را به مدیران دولتی محدود کند و پذیرفت که مقامات دولتی محلی باید در شرایط وجود محدودیتهای تحمیل شده ناشی از رابطه آنها با بخش خصوصی و دولت مرکزی عمل کنند. و به این ترتیب مدیران شهری را به عنوان متغیر واسط مفهوم سازی کرد که بین فشارهای بخش خصوصی و تقاضاهای دولت مرکزی و جمعیت محلی نقش میانجی را ایفا می کنند.
بحث پال در مورد نقش دولت در جامعه صنفمحور جدید در چارچوب سنت وبری قرار میگیرد و بیانگر سه موضوع 1-مفهومسازی دولت به عنوان یک دستگاه تحت کنترل افراد که دارای اهداف و انگیزه های ثابت ومشخص است2-شیوه عمل دولت به گونه ای است که فرض بر این است که مقامات و متخصصان فنی در مقابل رهبران سیاسی انتخاب شده،برتر و غالب هستند و3-تعهدبه نظریه سیاست به عنوان یک حوزه مستقل از روابط طبقات اقتصادی.
به طورکلی اهمیت نظریهپال در این است که میپذیرد دولت چه در سطح ملی و چه در سطح محلی در شکل دادن و تاثیرگذاری برفرصتهای زندگی مردم نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. با این حال همین که پال زیر فشار منتقدان مارکسیست پذیرفت که مدیران از سوی نظام سیاسی-اقتصادی که در آن مجبور به ایفای نقش هستند،دچار محدودیتاند نظریه او کیفیت کارامدتحلیلی خود را ازدست داد. هرچقدر این نظریه واقعگرایانهتر شد قدرت تبیینی آن هم کمتر شد. وقتی پال موضع خود نسبت به مدیران شهری را تغییر داد،به جای مطالعه نظام شهری به مطالعه اقتصاد سیاسی ملی پرداخت. در این انتقال ایده«شهری»به عنوان یک موضوع خاص تحلیل گم شد و تاکید اولیه او بر شهر به نوعی دغدغه مغشوش نسبت به فهم فرایندهای اجتماعی عام که شهر را در برگرفته اند تبدیل شد.
توزیعمسکن و کشمکش طبقاتی
رکس و مور باتوجه به تمایز وبر میان طبقات تجاری و دارایی معتقدند درحالیکه قدرت در بازار کار عامل مهمی در تعیین قدرت فرد در بازار مسکن است، با وجود این توزیع مسکن وضعیتی بوجودآورده است که در آن فرد میتوانداز لحاظ قدرت دستمزد یک موقعیت طبقاتی خاص را اشغال کند و از نظر قدرت دسترسی به مسکن مطلوب موقعیت طبقاتی دیگری داشته باشد،ازاینرو شکلگیری طبقات تجاری در دنیای کار الزاماً در شکلگیری طبقات دارایی در شهر، تجلی نمییابد. مشکل این رهیافت این است که تعداد طبقات بالقوه که می توان شناسایی کرد تقریباً نامحدود خواهد بود.
از مشکلات نظریه رکس این است که مشخص نیست چگونه باید طبقات گوناگون مبتنی برمسکن را شناسایی کرد. هادون معتقد است بخشی از مشکل موجود ناشی از تکثرگرایی ذاتی در تحلیل طبقاتی وبر نیست بلکه از اغتشاش بین مفهوم سازی طیقات مبتنی برمسکن و شناسایی تجربی این طبقات سرچشمه میگیرد،درحالیکه مدل مفهومی رکس وموربردسترسی به منابع کمیاب مسکن تاکید میکند ولی طبقهبندی آنها اشاره به تفاوت در تصرف و اشغال مسکن دارد. مشکل دیگر تحلیل رکس و مور به پیشفرض آنها در مورد نظام ارزشی واحد در شهر برمیگردد که بر پایه آن صاحبخانه بودن، نسبت به اجارهنشینی و مستاجر شورا بودن نسبت به مستاجربخش خصوصی بودن و زندگی در محلههای بیرونی نسبت به زندگی در محلههای مرکزی شهر،ارزش بیشتری دارد حال اینکه برخی ها علیرغم توانایی سکونت در محله های بیونی هنوز در مسکنهای نامطلوب زندگی میکنند. سومین انتقادی که میتوان علیه بحث رکس و مور مطرح کرد این است که این بحث براساس نوعی سوءبرداشت از نظریه وبر است. گروههایی که رکس و مور آنها را طبقات مسکنی میدانند در اصل طبقه نیستند بلکه گروههای مبتنی بر مسکن اند.
باتوجه به سه مشکل یادشده به این نتیجه میرسیم که تلاش برای بنانهادن جامعه شناسی شهر با شکست روبهرو شده است. درپاسخ به اینکه چرا نمیتوان جامعه شناسی شهری را براساس مفهوم طبقه مسکنی قرارداد،سه دلیل میتوان ارائه کرد:1-تاکیدبردسترسی به مسکن به این معناست که طبقات مسکنی را نمیتوان با انواع تصرف مسکن یکی دانست واینکه تحلیل باید برنظریه قشربندی اجتماعی تاکید کند نه تاکید برنظریه شهر2-تحلیل منازعات طبقه مسکنی صرفاً به بخشی از نظریه جامعهشناسی روابط نژادی تبدیل میشود نه مبنایی برای شکلگیری جامعهشناسیشهری3-این واقعیت که از دیدگاه وبری طبقات مبتنی برمسکن که مور و رکس شناسایی کردند طبقه نیستند بلکه گروههای منزلتی هستند،نشاندهنده این است که تحلیل تقسیمبندیهای سکونتی فقط از طریق تلاش برای نظریهسازی اهمیت الگوهای مصرف برای روابط طبقاتی امکانپذیر است که در اینصورت آنچه نیازداریم نظریه شهر نیست بلکه تحلیل جامعهشناختی مصرف است زیرا مصرف بر روابط طبقاتی تاثیر میگذارد.

حمید مسعودی

چکیده فصول کتاب نظریه اجتماعی و مسئله شهری، ساندرز، مترجم: شارع پور - فصل سوم

۱۳۹۴/۰۷/۲۵، 13:34

خلاصه فصل سوم: شهر به مثابه یک شکل فرهنگی

سؤالات نویسنده در این فصل چیست؟
چگونه می توانیم فرهنگ در شهر را بررسی نماییم و آیا درباره شهر نظریه فرهنگی قابل ارائه است؟
فرهنگ در شهر از چه جنبه هایی دیده شده است؟ به چه ابعادی از فرهنگ در شهر توجه شده است؟
اثر زیمل تا چه حد ارائه کننده یک نظریه خاص در مورد شهر است؟
فرهنگ شهر از نظر ویرث و ردفیلد چگونه قابل بررسی است؟
پاسخ های نویسنده چگونه است؟
تفاوت شهر و روستا بالاخص از نظر فرهنگ انگلوساکسون بسیار چشم گیر است و تصور از شهر در ادبیات و سپس در فیلم اگرچه دو جنبه مثبت و منفی را دیده است ولی بیشتر ارزیابی منفی می باشد. این ارزیابی ناشی از ترس از شهر است. شهر، مکانی برای خودپرستی، مادی گرایی، گمنامی، یادگیری، ارتباطات، درخشش، مرکز تحقق یافته، سروصدا، دنیوی بودن، امیال و آرزوها و ترقی و آلودگی، آزادی و تنهایی ولی روستا مکانی برای اهمیت به خانواده، برتری اخلاق سنتی، اهمیت اجتماع، صلح و آرامش، بی گناهی، فضیلت ساده، شیوه طبیعی زندگی و عقب برگشتن، جهالت و محدودیت است.
تنش بین شهر و روستا در اشکال فرهنگی و حتی در فلسفه و نظریات اجتماعی نیز بازتاب یافته است. این مسئله در مفهوم اجتماع(نیسبت) بازتاب یافته است. اجتماع روستایی در تقابل با سایر ابعاد روابط اجتماعی قرار دارد. برای این تحلیل به خوبی می توان به طرح مفهومی پارسنز از متغیرهای الگویی اشاره کرد. نگاه پارسنز در طول 100 سال گذشته دیده شده است( دورکیم و دو نوع جامعه مکانیکی و ارگانیکی، وبر و دو نوع کنش سنتی و عقلانی).
این دو گانگی به دو صورت زمانی(از جوامع سنتی به مدرن) و مکانی(از جوامع کوچک به بزرگ) به نظر می رسد. که تونیس(ترکیب اراده طبیعی(روستا) و عقلانی(شهر) در گمن و گزل) آنها را با هم ترکیب و ارائه داد. به بیان وی این تغییر به خاطر گسترش تجارت و توسعه نظام سرمایه داری است.
زیمل در بررسی کلان شهر و حیات ذهنی، دارای وحدت روشی(نئوکانتی، مانند وبر تفسیری، تفکیک تحلیل شکل و محتوا،) و نظری بوده و این مهم در مسئله فردیت و آزادی، مدرنیته و تقسیم کا، و عقلانیت فکری و اقتصاد پولی آشکار است. جامعه شناسی به مطالعه صور تعامل(شکل، انتزاعی، تجربی) می پردازد نه واقعیت عمل. مجموعه از سه نفر شروع می شود و هرچه تعداد افراد بیشتر شود ارتباط و تعامل ضعیف شده و روابط غیرشخصی تر می شود(روستا-شهر). لذا رسوم جای خود را به مکانیسم های کنترل داده و تعهد و آزادی نیز بیشتر می شود.
تقسیم کار سبب بخش بندی زندگی اجتماعی، افزایش خودآگاهی، از خودبیگانگی فرد از جهان فرهنگی می شود. پول بهترین تجلی عقلانیت دنیای مدرن است. پس سه مسئله اصلی زیمل که مرتبط با شهر است، حجم گروه، تقسیم کار و پول/عقلانیت است. به فرمالیسم، جزئی بینی، تجربه گرایی و به اجتناب ناپذیری الگوهای روابط وی انتقاد شده است. به بیان وی شهر مرکب از اثرات کل خود است که فراتر از مرزهای بلافصل آن است. پس کلان شهر و جامعه یکی است و با توجه به تأکید زیمل بر اثرات تقسیم کار و اقتصاد پولی نظریه زیمل یک نظریه شهری نیست.
شهرگرایی و روستاگرایی به عنوان شیوه زندگی با توجه به نظرات ویرث و ردفیلد بحث دیگری در این فصل است. به بیان نویسنده، ویرث حجم را مهم، عدم تجانس را جایگزین تقسیم کار و اقتصاد پولی را نیز حذف می کند. ویرث از اثرات تراکم بر سازمان انسانی و سلطه شهر بر فضاهای خارج از آن، که نظر پارک است استفاده می کند. هدف ویرث توسعه نظریه ای درباره شهر با توجه به ویژگی های اکولوژیکی، سازمانی و روان شناسی اجتماعی بود. تفاوت بین شهر و روستا بر اساس یک طیف است و سکونتگاهی وجود ندارد که یکی از این دو باشد.
الگوی پیوندهای انسانی بر اساس سه عامل حجم، تراکم و ناهمگونی برای مفهوم سازی شهر قابل تبیین است. ویرث مانند زیمل حجم را عاملی برای تفاوت بین فردیت و آزدی فردی در نظر می گیرد. مانند دورکیم و اکولوژیست ها می گوید هر گروهی برای پاسخ به افزایش جمعیت به تمایز متوسل می شود. ردفیلد شاگرد وی می گوید در جوامع روستایی به دلیل فرهنگ آن جایی برای انگیزه سود تجاری وجود ندارد. از نظر ویرث و ردفیلد، الگوهای روابط انسانی را می توان بر حسب یک جفت نمونه آرمانی منطقا متضاد، مفهوم سازی کرد. از سوی دیگر تفاوت در الگوهای روابط انسانی بین اجتماعات گوناگون را باید بر حب تفاوت در حجم تراکم درجه تجانس درونی این اجتماعات و میزان انزوای آنها از دیگر مراکز جمعیتی تبیین کرد.
نظریات ویرث مورد بررسی بسیاری قرار گرفت و به نظریات برجس نیز انتقادهایی وارد شد. اکنون شواهد بسیاری(دو نوع شاهد: شیوه زندگی روستایی در مرکز شهر(روستاهای شهری)، وجود زندگی شهری در روستا) وجود دارد که نواحی مرکزی شهرها از آنچه ویرث و بسیاری دیگر مدعی بودند، متفاوت است. ویرث معتقد نبود که شیوه های زندگی در شهر الزاماً از نوع گمنام، غیرشخصی، موقتی و قطعه بندی شده است. مشکلات مفهوم سازی ویرث در اولا نبود تمایز روش بین دو نمونه آرمانی شهری روستایی، دوم در محدود بودن این مفهوم سازی، ارزیابی کننده بودن(خوب و بد دانستن) خلاصه شده است.
سه انتقاد اصلی گانس به ویرث در عدم تعمیم نتایج مرکز شهر به کل شهر، نبود شواهد کافی برای تست نظریه، و حتی در صورت تأیید وجود تفاوت فرهنگی بین مردم، خلاصه می شود. با تحلیل ویژگی های ذاتی شهر به تبیین صور اجتماعی و فرهنگی در شهر نمی شود پرداخت. پرداختن به زنجیره شهری و روستایی کاری بیهوده است و بیشتر باید بررسی اجتماع محلی و اجتماعی ملی پرداخت.
چرا ایده تمایز روستایی و شهری در غرب جایگاه مهمی دارد؟ به دلیل وجود تقسیم بندی واقعی در تجربه ما، تجربه روابط اجتماعی در جامعه سرمایه داری(جدایی ماتریالیسم از انسانیت)
آیا عوامل فیزیکی ربطی به فهم الگوهای متفاوت روابط اجتماعی دارند؟ تحلیل زیمل در مورد تغییرات ناشی از حجم تا حدودی معتبر است.
اندیشمندان گذشته اگرچه به حجم توجه کرده اند ولی ذهن خود را محدود کرده و به بقیه ابعاد توجه ننموده اند. قلمرو آثار شهر بر روستا و روستا بر شهر محدود است و نمی توان نتیجه مطلق از آن گرفت. در نهایت اثرات شناسایی شده توسط نظریه های فرهنگی مربوط به تفاوت های شهر و روستا واقعی ولی کمابیش بی اهمیت هستند.
در انتها

با توجه به اهمیت روابط، حجم و در نهایت فرهنگ به صورت جزئی می توانیم مسائل زیارت، زائر، روابط متقابل آنها با یکدیگر و از سوی دیگر قومیت های مختلف و ارتباط بین و درونی آنها را با توجه به این فصل مورد بررسی قرار دهیم. از سوی دیگر توسعه روز افزون شهر مشهد، فرصت برای تطبیق روستاییان و شهریان را گرفته و سبب گردیده است که تضاد و تناقض های فرهنگی بسیاری در شهر مشهد روی دهد که عامل بسیاری از تناقض ها می باشد.
اما سؤال من از نویسنده این است که، فرهنگ در این فصل چیست؟ رابطه روستا شهر چه دخلی به فرهنگ در شهر دارد؟ بحث های روابط و شیوه زندگی کل موضوع فرهنگ نیست؟ به آداب و رسوم و مناسک چرا توجه نشده است. چرا به سایر موارد به جز روابط و حجم خود نویسنده توجه نکرده است.

حمید مسعودی

چکیده فصول کتاب نظریه اجتماعی و مسئله شهری، ساندرز، مترجم: شارع پور - فصل دوم

۱۳۹۴/۰۷/۱۲، 19:52

سؤال مورد نظر نویسنده در فصل دوم با عنوان شهر، به مثابه یک اجتماع بوم شناختی عبارت است از این که رویکرد بوم شناختی چه دیدگاهی نسبت به شهر دارد و مسائل شهری را چگونه تبیین می کند.

از نظر رابرت پارک، مهم ترین نظریه پرداز این رویکرد، جامعه همانند یک زیست بوم است که دارای زندگی گیاهی و جانوری خاص خود است و در آن تعادل وجود دارد و یک یا چند نوع موجود زنده در آن مسلط هستند و موجودات زنده با هم دیگر همزیستی مسالمت امیز دارند. اما در طول زمان در اثر تغییراتی درونی یا اختلال بیرونی تعادل زیست بوم به هم خورده و زندگی گیاهان و جانوران به خطر می افتد. از آنجا که بقای موجودات منوط به انطباق با محیط و کسب منابع اساسی زندگی است، شکلی از رقابت و مبارزه برای بقا بین آن ها به وجود می آید. این مبارزه برای بقا موجب تعادل مجدد می شود و دوباره یک یا چند نوع دیگر مسلط می شوند. لازم به ذکر است که تعادل به دست آمده بهتر از تعادل قبلی است.

از نظر پارک اجتماع انسانی نیز دارای تعادل است، اما در اثر تغییرات ناشی از گسترش درونی اجتماع یا اختلال بیرونی این تعادل به هم خورده و اجتماع انسانی جهت بقا به رقابت می پردازند. البته همکاری رقابتی. این امر موجب تقسیم کار و تمایز کارکردی می شود. تقسیم کار در اجتماع انسانی دارای تجلی فضایی نیز هست. یعنی گروه های اقتصادی به شغل های مختلف در مکان های مختلف شهری می پردازد. مفهوم سلطه در اجتماعات انسانی معنای خاص خود را دارد و به معنای سلطه کارکردی و فضایی است. در اجتماعات انسانی گروه های مسلط گروه های اقتصادی هستند و بهترین و مسلط ترین ناحیه فضایی استراتژیک ترین منطقه شهر است که عبارت است از مرکز شهر. بنابراین در اجتماعات انسانی صنعت و تجارت مسلط هستند و نقاط استراتژیک مرکز شهر را در اختیار دارند. سایر گروه ها نیز در راستای دستیابی به این مناطق تلاش می کنند. فشار تقاضا برای فضا در مرکز شهر سبب می شود که این نقطه از شهر ارزش بالایی پیدا کند و همین الگوی ارزش زمین را در سایر نقاط شهر مشخص می سازد و در نتیجه الگوی کاربری زمین توسط گروه های کارکردی مختلف تعیین می شود.

پارک معتقد است کشمکش نهادهای صنعتی و تجاری برای تصاحب موقعیت استراتژیک در بلند مدت چینش اصلی اجتماع شهری را تعیین می کند. بدین سان تفاوت در ارزش زمین مکانیسمی است که از طریق آن گروه های کاربردی مختلف به شکل منظم و کارآمد ولی برنامه ریزی نشده، در فضا توزیع می-شوند.

درست همان طور که در طبیعت یک نوع از موجودات در یک منطقه ویژه به عنوان شکل زندگی مسلط جای نوع قبلی را می گیرد. به همین سان در اجتماع انسانی نیز وقتی رقبای جدیدی که نسبت به افراد موجود انطباق بهتری با تغییرات شرایط محیطی دارند، مناطق را مورد تهاجم خود قرار می-دهند، آن وقت الگوی استفاده از زمین نیز تغییر می کند.

در اجتماع انسانی این فرایند تهاجم و توالی خود را در تغییر ارزش زمین متجلی می سازد که در نتیجه آن در رقابت برای به دست آوردن اماکن مطلوب به اجبار کاربران فعلی که از نظر اقتصادی ضعیف هستند (ساکنان خانه ها) از صحنه حذف شده و راه برای رقبایی که از نظر اقتصادی قوی تر هستند (تجار و بازارها) هموار می شود. به دنبال تهاجم موفق تعادل جدیدی تثبیت می شود و جریان توالی خاتمه می یابد.

این فرایند فیزیکی توالی منجر به جدای گروه های اجتماعی و دسته بندی آن ها در بخش های مختلف شهر می شود. بسته به این که چه گروهی با چه منطقه ای مناسبت بیشتری دارد. بنابراین در فرایند گسترش شهر نوعی توزیع اتفاق می افتد که افرادد گروه ها را بر حسب محل سکونت و شغل دسته بندی و جابه جا مب کند. جدایی و تفکیک به گروه و افرادی که این گروه را تشکیل می دهند جایگاه و نقش ویژه ای در سازمان کل زندگی شهر ارائه می دهد.

در نهایت این نظریه معتقد است که تغییرات به صورت یک فرایند دوری و تکاملی صورت می گیرند که عبارت است از:

1-بی ثبات سازی تعادل موجود 2- افزایش سریع رقابت 3- توسعه مرحله جدید 4- انطباق.

از نظر برجس مناطق درونی شهر به ویژه منطقه انتقالی همواره دچار تغییرات هستند و این فرایند ثابت تغییر و تطابق بیش از همه خود را در این منطقه خود را نشان می دهد و همین تغییر مداوم عامل اصلی بروز بی سازمانی اجتماعی (جرم، بزهکاری، فقر و ....) است. به عبارت دیگر، تحرک و جابه جایی عامل اصلی تغییر و بی سازمانی فردی و اجتماعی است. بنابراین هر جایی که بیشترین جابه جایی را داشته باشد، در آنجا بیشترین فقدان انسجام اجتماعی و اخلاق زدایی از روحیه انسانی بروز خواهد کرد.

از نظر اکولوژیست های شیکاگو بعد از آن که مبارزه برای بقا سبب تثبیت تعادل طبیعی شد، اعضای جمعیت انسانی در موقعیتی قرار می گیرند که می توانند پیوند همبستگی جدیدی نه بر مبنای ضرورت-های تقسیم کار، بلکه بر مبنای اهداف، احساسات و ارزش های مشترک توسعه دهند. لذا نوعی وفاق جمعی بین اعضای جمعیت انسانی شکل می گیرد و بر اساس این وفاق، آزادی فردی محدود می شود. بدین ترتیب بُعد فرهنگی سازمان اجتماعی شکل می گیرد.

بنابراین از نظر پارک جامعه انسانی دارای دو بُعد است:

1- جامعه تجلی طبیعت انسانی است و افراد برای بقا در رقابت هستند و رابطه با دیگران بر اساس سود و فایده است. در این جامعه رابطه همزیستی مسالمت آمیز در اثر رقابت به وجود می آید.

2- جامعه تجلی وفاق و هدف جمعی است. در این جامعه رابطه اجتماعی به وجود می آید.

در یک سطح آزادی فردی در بالاترین مرتبه است و در سطح دیگر، اراده فردی تابع ذهن جمعی جامعه به عنوان ارگانیسم عالی است. پارک سطح نخست را اجتماع و سطح دوم را جامعه می خواند. اجتماع به عنوان سطح زیستی زندگی اجتماعی و جامعه به عنوان سطح فرهنگی است. از نظر پارک نظریه اکولوژی بیشتر به اجتماعات می پردازد تا به جوامع.

به نظر تشبیه جامعه به یک زیست بوم اگرچه در برخی از جنبه ها صحیح است، ولی در برخی از جنبه ها اشتباه است، زیرا زیست بوم پدیده طبیعی است و علوم تجربی سیستماتیک بودن آن را اثبات نموده در حالی که شهر پدیده انسانی است و پیدایش آن بر اساس برنامه نبوده و سیستماتیک نیز نیست. بنابراین انتساب ویژگی هایی مانند تعادل و فرایند تکاملی به شهر اشتباه است. از سوی دیگر، مطابق با این نظریه مناطق حاشیه شهر فاقد بی نظمی و جرم می باشند، در حالی که امروزه مناطق حاشیه یکی از مناطق جرم خیز می باشد.

با توجه به اینکه امروزه هیچ «اجتماع»ی جهانی کوچک و مستقل از سایر «اجتماع»ها به حساب نمیآید و از طرفی دیدگاه احیاءشده اکولوژی انسانی به فرایند انطباق جمعیتانسانی باوضعیت درحال تغییرمیپردازد نتیجه گیری سوندرز مبنی بر اینکه دیدگاه اکولوژی انسانی نمی تواند یک نظریه شهر باشد درست به نظر می رسد.

نویسنده در تحقیق حاضر به خوبی نظریات مکتب بومشناسی را توصیف کرد و بیشتر تاکید آن بر نظریات معاصر مثل نظریه هاولی بود. همچنین ایشان به خوبی کاستی های آن را مطرح کرد و نکات مهمی را برای ارتقای وضعیت مکتب بومشناسی مطرح کرده است.همچنین در این راستا می توان گفت که بومشناسی شهری یک نظریه صرف نیست و برای قدرت تحلیل داشتن، باید با نظریات دیگر ترکیب شود. اما با توجه به همه ی خوبی هایی که پاسخ ها و نقدهای کتاب حاضر دارد، جا داشت تا دو نقد دیگر را هم مطرح می کرد:

یکی اینکه پارک ادعا می کرد که نظم زیستی و نظم فرهنگی و اخلاقی جامعه از هم جدانشدنی هستند ولی در عمل بیشتر مباحث این مکتب، به بعد زیستی رفتارهای جمعی توجه دارد و به بعد اخلاقی و فرهنگی جامعه توجه نکرده است. این انتقاد به روش‌شناسی آن‌ها بستگی دارد که اگر روش‌شناسی آنان پوزیتیویستی و حس‌گرایانه است، پس باید علاقه آن‌ها به شئ باشد. بنابراین نباید برای نظریه‌پردازی از عناصر بنیادینی که تعیین کننده کیفیت و چگونگی سازمان های انسانی هستند بپردازند.

انتقاد بعدی این است که در رویکرد بومشناسی جدید، مفهومی خیالی و فانتزی و آرمان‌شهر از جهان اجتماعی ارائه می دهد و پدیده های طبیعی مانند عدم ثبات و اختلال و ستیز را به‌راحتی به‌عنوان پدیده های کجرو، غیرعادی و بیمارگونه در نظر می گیرد.

 

حمید مسعودی

خلاصه و نقد کتاب تبیین در علوم اجتماعی دانیل لیتل

۱۳۹۲/۱۱/۲۹، 22:5

در این پست یکی از کتاب های مهم در حوزه علوم اجتماعی و روش تحقیق به نام تبیین در علوم اجتماعی دانیل لیتل که توسط خانم شامخ نیا(دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه الزهرا) ارائه شده رو تقدیم میکنم امیدوارم مثمر ثمر واقع بشه.

مطالعه این خلاصه رو برای داوطلبین آزمون ارشد و دکتری جامعه شناسی توصیه می کنم...

ادامه مطلب ..
حمید مسعودی

تغییر در سبک تعریف جوک و لطیفه(جایگزین تمسخر اقوام)

۱۳۹۲/۱۱/۲۴، 11:35

یکی از آسیب هایی که متأسفانه در کشور ما خیلی رایج شده، استفاده از قومیت های کشورمون برای ساخت جوک و لطیفه هستش. من خودم ترکم و ناراحت میشم که همه اقوام بالاخص ترک و لر و شمالی و ... مورد تمسخر قرار می گیرن. 

خیلی ها میگن که این مسئله ریشه سیاسی داره!!! و بیشتر از غرب اومده و کار دشمناست!!! من که نمیتونم به راحتی این رو قبول کنم ولی یه چیزی هست و اون اینکه ادامش دیگه دسته خودمونه و ماهاییم که داریم این مسئله رو مدیریت میکنیم حالا ریشش هرجا که میخواد باشه

اما فرهنگ جایگزین این موضوع چی میتونه باشه که از استقبال هم روبرو بشه؟

به نظر من نمیتونیم جلوی خندیدن مردم کشور رو بگیریم و بیشتر باید تلاش کنیم که مردم بخندن. اما نه به واسطه قومیت های محبوب و دوست داشتی کشور. در این نوشتار میخوام چند روش جایگزین برای ساخت جوک و استفاده از اون در تغییر سبک تعریف لطیفه و جوک بیان کنم:

روش اول: یکی از موضوعات جالب داستان (پَ نَ پَ) هست که چند وقتی باب شده و مردم خیلی ازش استفاده میکنن مثل: به دوستم میگم دیروز داشت راز بقا نشون میداد شیره حمله کرد گورخره رو گرفت...با حالت تعجب برگشته میگه:خوب بقیه گور خرا فرار کردن؟ میگم:پ ن پ گوشی هاشونو درآوردن فیلم گرفتن بلوتوث کنن برا بقیه حیوونا! ‏

این کار در حال حاضر استقبال خوبی داره و تو برنامه طنز قند پهلو هم ازش استفاده زیادی شد و میدونم که خیلی ها خندیدن...

روش دوم: روش دیگه که جدیدا باب شده موضوع (مورد داشتیم!) هستش که این هم طرفدارهای خوبی داره مثل: مورد داشتیم طرف یاعلی نگفته ولی عشق رو آغاز کرده ! به همین برکت قسم:)

اگر برید تو فاز این روش خیلی می خندید من که خیلی خوشم اومد از این فرهنگ...

روش سوم: روش دیگه موضوع استفاده از (اعتراف میکنم!) هستش مثل این مورد: بچه بودم نزدیک عید بود بارون میومد از این ماهی فروشا بسات کرده بودن رفتم جلو گفتم آقا یه چی بکش رو ای ماهیا خیس شدن گناه دارن...

این رو هم میشه خیلی بامزه تر ساخت و استفاده کرد. 

روش چهارم: روش دیگه برای ساخت جوک اینه که میان از عبارت (فک و فامیله داریم!) استفاده میکنن. مثلاً: داییم میگه: تا تحریما اثر مستقیم نداشته باشه مشکلی نیست! تصورش اینه که یه روز اوباما تو قطع نامه می نویسه: فروش سنگک خاشخاشی به ممدآقا ممنوع!

خب خیلی زیاد میشه از این مورد فامیل هم استفاده کرد و جک ساخت چرا که موضوعات مرتبطش زیاد میشه...

روش پنجم:اما روش دیگه برای ساخت جوک و لطیفه استفاده از عبارت(فانتزی من اینه!) هستش که شما به راحتی میتونید از آرزوها و سوسول بازی های خودتون یا اشخاص مجازی جوک بسازید مثلاً: یکی از لذت های زندگیم اینه که وقتی تو قطار مترو رو صندلی نشستم الکی بلند شم همین که میخوان بیان جام بشینن مانتومو صاف کنم و بشینم سر جام!

روش ششم: اما روش آخری که به نظر میرسه استفاده از عبارت(دقت کردین!) هستش که با این کار شما میتونید جزئیات زندگی رو بزرگ کنید. مثلاً: دقت کردین هیچکس موقع کار با کامپیوتر دوست نداره کسی کنارش باشه؟؟ حتی خودمون!!

نتیجه اینکه: پس روش های مختلفی هست که جوک بسازیم و سبک جوک سازی و تعریف جوک رو عوض کنیم. خیلی راحت مدعی میشم که کم کم روش خندیدن و خنداندن مردم عوض شده. این موضوع رو از روی فیلم ها هم میشه فهمید. فیلم های قدیمی دیگه الان خیلی خنده دار نیست و شاید فیلم های الان هم قدیما خیلی خنده دار نبود.

مسئله دیگه ضعیف بودن خندیدن در ابتدای آغاز این مدل هاست. همون طور که وقتی (پَ نَ پَ) ابداع شد خیلی خنده دار نبود ولی الان خنده دارتر شده. در ضمن اگر کسی از این ها استفاده کنه و عادت کنه دیگه کمتر به جوک های قومیت ها میخنده...

از دوستان خوبم که وبلاگ نویسن خواهش میکنم این مطلب رو نشر بدن!!!

ممنون


حمید مسعودی

همه تخم مرغ‌ها در سبد کاربر ( نگاهی به آینده شبکه‌های اجتماعی مجازی): حسین کرمانی  

۱۳۹۲/۱۰/۱۳، 16:14

این مقاله از نوشته های دوست دوران کارشناسیم هستش!!! حسین آقا کارشناسی ریاضی خونده و ارشدش رو با رتبه یک رفته علوم ارتباطات! مقاله زیر در رابطه شبکه های اجتماعیه که دعوت می کنم حتما بخونید:

رشد روز افزون و محبوبیت بالای شبکه‌های اجتماعی مجازی در بین کاربران محققان را واداشته تا تحقیقات زیادی در این حوزه انجام دهند. اما امروزه و در کنار این رشد، سؤالی که ذهن برخی را به خود مشغول کرده است، آینده این شبکه‌هاست؟ براستی شبکه‌های اجتماعی مجازی به کجا می‌روند؟ برای رشد و توسعۀ آنها چه حدّی می‌توان متصور بود؟ آیا این شبکه‌ها کم‌کم محو شده و جای خود را به امکانات جدیدتر خواهند داد یا نه، با تغییر خود، کماکان محبوبیت خود را حفظ خواهند کرد؟

در این مقاله، ابتدا نگاهی به تاریخچه این شبکه‌ها و ویژگی‌های آنها انداخته و سپس انتقادهای مطرح شده در مورد این شبکه‌ها را برخواهم شمرد و نهایتاً نگاهی خواهم داشت به مباحثی که دربارۀ آیندۀ این شبکه‌ها انجام شده است.

برای مشاهده به ادامه مطلب بروید...

ادامه مطلب ..
حمید مسعودی

دانلود کتاب پرسش هایی از مارکس

۱۳۹۲/۰۹/۱۸، 22:29

این پست به سفارش دوست خوبم محمد جافر نوده است:

تری ایگلتون از بانفوذترین و خلاق‌ترین متفکران و نظریه‌پردازانِ دهه‌های اخیر است و در آثار متعدد خود در عرصه‌ی جامعه‌شناسی هنری و نقد ادبی، مفاهیم و چشم‌اندازهای تازه‌ای خلق کرده است. ایگلتون در ۱۹۴۳ در انگستان زاده شد. دکترای خود را از ترینیتی‌کالج دریافت کرد و سال‌ها استاد نظریه‌های فرهنگی در دانشگاه منچستر بود.

پرسش درباره‌ی معنا و چیستیِ زندگی، پرسشی‌ست که بیش‌تر در دوران مدرنیته مطرح شد، چرا که انسان در جوامع پیش از مدرن، پاسخ این پرسش را اغلب در دین می‌جُست و گمان می‌کرد که دکترین دینی معنای زندگی بشر را بر کره‌ی خاکی با افسانه‌ی آفرینش و پندارِ غایت و فرجام مقدرِ قدسی پاسخ می‌دهد.
اما در دوران پُست‌مدرن طرح پاسخ‌های کلی مطلوب نیست، چرا که اغلب پست‌مدرن‌ها ‌پاسخ‌های کلی را فراروایت دانسته و برآن‌اند که شناخت آدمی "جزئی" است و هم از این روی، پرسش‌ها و پاسخ‌های کلی، همچون پرسش درباره‌ی معنای زندگی، با تکیه بر شناخت و ادراکِ آدمی راه به جایی نمی‌برند.
"
اثر حاضر، تلاشی است در ردّ ده ا نتقاد رایج درباره «کارل مارکس». هدف نگارنده، روشن کردن تفکر مارکس و اندیشه‌های او و همچنین، پاسخ‌گویی به برخی از شبهات درباره آرا و نظرات مارکس بوده است. مطالب اثر در ده فصل تنظیم شده و در هر فصل، یکی از انتقادهای رایج مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. در آغاز هر فصل، ابتدا دیدگاه‌های منتقدین، به صورت خلاصه ذکر شده و سپس، براساس گفته‌های «مارکس» پاسخگویی شده است. «مارکس در قرن بیست و یکم» و «مارکس و مارکسیسم»، «مارکس و موجبیت‌گرایی»، «مارکس و ناکجااندیشی»، «مارکس و اقتصاد» و... عناوین برخی از فصل‌های نوشتار حاضر است."

برای دانلود میتوانید به اینجا مراجعه کنید.

حمید مسعودی

درس مطالعات اجتماعی در مدارس را چگونه جذاب تدریس کنیم؟ گفتگو با نعمت ا... فاضلی

۱۳۹۲/۰۹/۰۹، 19:5

این گفتگو را جناب آقای فریبرز بیات سردبیر محنرم مجله رشد علوم اجتماعی با دکتر نعمت ا.. فاضلی انجام داده اند و در مجله رشد علوم اجتماعی شماره شهریور 1392 منتشر شده است. هدف این گفتگو کمک به معلمان دروس انسانی و اجتماعی در مدارس کشور است. امیدوارم طولانی بودن گفتگو خوانندگان عزیز را خسته نکند. ضمنا مباحث اول آن جنبه نظری و کلی دارد و بعد از آن مباحث به ایده هایی برای بهبود تدریس مربوط می شود.

برای مطالعه به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب ..
حمید مسعودی

دانلود رایگان کتاب روش شناسی کیو

۱۳۹۲/۰۸/۱۶، 7:45

روش‌شناسی کیو، برای شناخت ذهنیت‌های افراد نسبت به موضوعات مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد و طیف وسیعی از پژوهشگران حوزه ارتباطات، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و علوم سیاسی از جمله پژوهشگران رسانه‌ می‌توانند با استفاده از آن درباره سنخ‌ شناسی ذهنیت افراد پژوهش کنند. این روش ضمن برخورداری از ویژگی‌های روش کیفی، دارای رویکرد کمی نیز هست و از آمار، بیشترین بهره‌ را می‌برد.

این کتاب به یکی از روش‌های پژوهش که کمتر در جامعه علمی ما شناخته شده، پرداخته است.
روش کیو برای شناخت ذهنیت افراد نسبت به موضوعات مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد و ضمن برخورداری از ویژگی‌های روش کیفی دارای رویکرد کمی نیز هست و از آمار بیشترین بهره را می‌برد.
تنوع در روش‌های تحقیق، گواه این واقعیت است که موضوعات پژوهشی مختلف حتی اگر مربوط به یک رشته علمی نیز باشند، الزاما با یک روش مورد پژوهش قرار نمی‌گیرند. تلاش‌های روش‌شناسان در طول سال‌های متمادی بر ایجاد و توسعه روش‌هایی مصروف شده است تا با بیشترین دقت، پژوهشگران را به اهداف خود رهنمون سازند. روش‌شناسی کیو نیز با عمری بیش از هفت دهه، نتیجه چنین تلاشی است. 
هدف از این کتاب که شامل چهار فصل است، معرفی روش‌شناسی کیو به گونه‌ای است که خواننده را قادر سازد تا به تنهایی آن را برای اجرای تحقیق به کار برد.

لینک دانلود کتاب روش شناسی کیو

حمید مسعودی

دانلود کتاب زیبای راهنمای گزارشگری اجتماعی

۱۳۹۲/۰۸/۱۵، 8:7

تهیه کننده این کتاب مرکز بین المللی روزنامه نگاران است و تألیف و طراحی کاریکاتورهای آن را نیک آهنگ کوثر برعهده داشته است. تدوین کتاب هم برعهده مارگارت فرینی بوده است.

این کتاب شامل یک مقدمه و ۶ گفتار است.

گفتار اول: دست به کار شوید و نهراسید

گفتار دوم: کار در حوزه اجتماعی

گفتار سوم: دوری گزیدن از کلیشه های اجتماعی

گفتار چهارم: آداب مصاحبه و تهیه گزارش

گفتار پنجم: کاربرد آمار

گفتار ششم: انتخاب قالب برای گزارش


لینک دانلود رایگان کتاب

حمید مسعودی

دانلود خلاصه درسگفتاری روش شناسی تحقیق در علوم انسانی استاد مصطفی ملکیان

۱۳۹۲/۰۸/۱۲، 22:0

جناب آقای علی زمانیان خلاصه درسگفتاری روش شناسی تحقیق در علوم انسانی استاد مصطفی ملکیان رو که در 22 صفحه هست آماده کردن من تو وبلاگ طرفدارهای علامه استاد مصطفی ملکیان به آدرس زیر

(http://bidgoli1371.blogfa.com)

دیدم و برای دانلود در اختیار شما گذاشتم میتونید از لینک زیر درسنامه رو دانلود کنید. اگر دوست داشتید سری به این وبلاگ بزنید و باقی جزوات رو ببینید.

لینک دانلود درسنامه روش تحقیق

حمید مسعودی

پیرامون کتاب درآمدی بر جامعه شناسی محیط زیست

۱۳۹۲/۰۷/۲۸، 12:27

کتاب حاضر  که  یک کتاب درسی در خارج از کشور بوده و نویسنده آن از جامعه شناسان معروف محیط زیست در انگلستان می باشد  از سوی سازمان مطالعه و کتب درسی (سمت)منتشر شده است.درآمدی بر جامعه شناسی محیط زیست(1392)، نوشته فیلیپ دبیو ساتن و ترجمه دکتر صادق صالحی است که انتشارات سمت آن را منتشر نموده است.

این کتاب، مفاهیم کلیدی و اساسی این علم را به سبکی ساده و خواندنی بیان کرده است.به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نویسنده این کتاب در 9 فصل، مفاهیم کلیدی و اساسی جامعه‌شناسی محیط زیست را به سبکی ساده و خواندنی ارایه کرده است. فصل‌های مختلف کتاب «درآمدی بر جامعه‌شناسی محیط‌ زیست» به موضوعات کلیدی همچون شناخت محیط زیست، محیط زیست طبیعی و انسانی، سیاسی کردن محیط زیست، آلودگی محیط زیست، پایداری محیط زیست و محیط زیست جهانی پرداخته است.

در ادامه این کتاب، به مسایل زیست‌محیطی نظیر تغییرات آب و هوا و گرم شدن جهانی، تخریب لایه اوزون، از بین رفتن گونه‌های زیستی، تخریب جنگل‌ها، تخریب محیط زیست و انواع آلودگی‌ها با اتخاذ رویکردهای اجتماعی  اشاره شده است. کتاب حاضر به ‌عنوان منبعی جامع برای دانشجویان جامعه‌شناسی و دیگر رشته‌های مرتبط با محیط زیست از جمله رشته‌های جغرافیا، علوم محیطی، آموزش محیط زیست، کشاورزی، منابع طبیعی، معماری و شهرسازی محسوب می‌شود. چاپ نخست کتاب «درآمدی بر جامعه‌شناسی محیط‌ زیست» با شمارگان یک‌هزار نسخه در 296 صفحه، به قیمت شش هزار و 500 تومان از سوی انتشارات سمت منتشر شده است.

امید است این اولین  منبع و کتاب درسی بتواند  با همسطح سازی دانش دانشجویان ایرانی با دانشجویان خارجی،  گامی موثر در معرفی جامعه شناسی محیط زیست و نهایتا حفاظت از محیط زیست تلقی شود.

حمید مسعودی
صفحه بعد
© نوشته‌های جامعه‌شناسی
طراح قالب: وبلاگ :: webloog
درباره من
نوشته‌های جامعه‌شناسی من عضو هیأت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه بیرجند و نویسنده مطالب این وبلاگ هستم. یادداشت‌ها، تجربیات و آموزش‌هایم را در این صفحه به اشتراک می‌گذارم. برای ارتباط و دریافت سریع‌تر مطالب می‌توانید صفحه شخصی‌ام در تلگرام را نیز دنبال کنید.
جدیدترین‌ها
  • ترس چگونه سلطنت می‌کند؟ ۱۴۰۴/۰۸/۰۹
  • نقش مددکاران اجتماعی در بهزیستی سالمندی ۱۴۰۴/۰۵/۲۲
  • مسئولیت اجتماعی روان‌شناس و مشاور ۱۴۰۴/۰۵/۲۲
  • نخبگان افغانستان چه نگرشی نسبت به سیاست‌های ایران، پاکستان و هند دارند؟ ۱۴۰۴/۰۵/۲۲
  • لطفا سفر خودرویی، تنها دلخوشی و آرزوی مردم را تلخ نکنید! ۱۴۰۴/۰۱/۱۲
  • نیم قرن فراز و نشیب حقوق کارگران میان تورم و تحریم ۱۴۰۳/۱۲/۰۹
  • دست‌هایی که منتظر است | پاداش‌هایی که سال به سال آب می‌رود؛ ۱۴۰۳/۱۲/۰۳
  • شاخص جهانی ادراک فساد و چیزهایی که بهتر است بدانیم ۱۴۰۳/۱۱/۳۰
  • قلبی که دریده شد، آرزویی که شکست، امیدهایی که زنده است ۱۴۰۳/۱۱/۳۰
  • سفر ناتمام مایکل بوراوی در عمومی‌سازی جامعه‌شناسی و توجه به عدالت و کارگران ۱۴۰۳/۱۱/۲۵
  • خوانش کتاب جامعه را ببینیم اثر یوران آرنه جامعه‌شناس سوئدی ۱۴۰۳/۰۵/۱۵
  • چرا عکس باور عمومی، خودکشی در جامعه پزشکی بالاست؟ ۱۴۰۳/۰۵/۱۲
موضوعات
  • نظرسنجی تدریس
  • کتاب لاتین جامعه شناسی
  • کلید واژه های اجتماعی
  • روش تحقیق در علوم اجتماعی
  • آمار و کاربردهای آن در پژوهشگری
  • جامعه شناسی محض
  • جامعه شناسی کاربردی
  • نرم افزار و رایانه پژوهشگری علوم اجتماعی
  • ویژه پژوهشگری علوم اجتماعی
  • زبان انگلیسی در علوم اجتماعی
  • گوناگون مرتبط با جامعه شناسی
  • مهارت های انجام پژوهش اجتماعی
  • راهکارهای جستجوی اینترنتی
  • آزمون های ارشد و دکتری جامعه شناسی
  • مشاهیر و استادان جامعه شناسی
  • اخبار جامعه شناسی
برچسب‌ها
  • اقتصاد (1)
  • spss (1)
  • آمار استنباطی (1)
  • آمار توصیفی (1)
  • پژوهش اقتصادی (1)
آرشیو
  • آبان ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • بهمن ۱۴۰۳
  • مرداد ۱۴۰۳
  • خرداد ۱۴۰۲
  • فروردین ۱۳۹۹
  • بهمن ۱۳۹۸
  • آذر ۱۳۹۸
  • آبان ۱۳۹۸
  • مهر ۱۳۹۸
  • شهریور ۱۳۹۸
  • مرداد ۱۳۹۸
  • تیر ۱۳۹۸
  • خرداد ۱۳۹۸
  • اردیبهشت ۱۳۹۸
  • بهمن ۱۳۹۷
  • دی ۱۳۹۷
  • مهر ۱۳۹۷
  • مرداد ۱۳۹۷
  • خرداد ۱۳۹۷
  • بهمن ۱۳۹۵
  • دی ۱۳۹۵
  • آذر ۱۳۹۵
  • آبان ۱۳۹۵
  • مرداد ۱۳۹۵
  • تیر ۱۳۹۵
  • اردیبهشت ۱۳۹۵
  • اسفند ۱۳۹۴
  • بهمن ۱۳۹۴
  • دی ۱۳۹۴
  • آذر ۱۳۹۴
  • آبان ۱۳۹۴
  • مهر ۱۳۹۴
  • شهریور ۱۳۹۴
  • آرشيو
دوستان
  • صفحه شخصی من در دانشگاه
  • صفحه شخصی در مگیران
  • صفحه شخصی در سیویلیکا
  • صفحه شخصی در آپارات
  • صفحه شخصی در گوگل اسکالر
امکانات
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

آمارگیر وبلاگ