نوشته‌های جامعه‌شناسی

نوشته‌های جامعه‌شناسی

  • خانه
  • پروفایل
  • ایمیل
  • آرشیو
  • نوشته‌ها

چالش های پذیرش آزمونی دوره دکتری

۱۳۹۴/۱۲/۲۸، 14:50

پس از اینکه اولین کنکور برای ورود به دانشگاه ها در سال 1348 برگزار شد، پذیرش در دانشگاهها بر ریل کنکور و آزمونهای سراسری قرار گرفت. پس از انقلاب نیز سیاست های پذیرش آزمونی در دانشگاه با رویکرد انقلابی و عقیدتی ترکیب شد و همچنین سهمیه های مختلف پس از جنگ تحمیلی به پذیرش در دانشگاه ها پیوست شد. در سال 1369 نیز کشوره به سه منطقه بسیار برخوردار، برخوردار و کم برخوردار تقسیم و این مهم نیز بر سیاست های پذیرش در دانشگاه ها مؤثر افتاد. در نهایت اینکه در سال 1387 نیز سیاست بومی گزینی در آزمون های سراسر اعمال شد. با رشد و توسعه کمی و کیفی آموزش در ایران متقاضیان برای ورود به مقاطع بالاتر بیشتر شده و چالش نهادهای تصمیم گیر از پذیرش در دانشگاه به پذیرش در مقاطع بالاتر تبدیل شده است.

در سال های 89 تا 90 بحث های برگزاری آزمونی به صورت کنکور برای پذیرش در مقطع دکتر مطرح شد و اولین آزمون دکتری در فروردین سال 1390 برگزار شد و ۱۳۱ هزار و ۳۵۳ نفر در آن ثبت نام کردند. تغییر تأثیرگذاری آزمون از 80 درصد به 30 درصد در سال 1394 و از سوی دیگر تغییر در سبک برگزاری آزمون و حتی سبک چیدمان سؤالات چالش هایی بوده و هست که دامنگیر کنکور دوره دکتری شده است. رفع تبعیض در پذیرش دانشجوی دکتری و کاهش اعمال سلیقه دانشگاه ها و افزایش ثبات و ساماندهی پذیرش از جمله اهداف آزمونی کردن پذیرش در این دوره بوده است. به دلیل اعتراض دانشجویان و همچنین پیگیری مجلس شورای اسلامی، پذیرش در مقطع دکتری به صورت آزمون سراسری در نظر گرفته شد. اما وقتی این موضوع را مورد بررسی بیشتر قرار می دهیم مسائل جالب توجهی پیرامون آن مطرح می شود که در این نوشتار در صدد نگاهی بررسی اجمالی آنها هستیم.
کنکور مهمترین روش برای ورود از مدرسه به دانشگاه بوده است و حتی در کشورهای توسعه یافته همچون کشورهای اروپایی و آمریکایی حتی در این مسیر نیز کنکور حذف شده است. لذا در مقاطع بالاتر هیچ برنامه ای برای برگزاری آزمون برای پذیرش دانشجویان وجود ندارد. از سوی دیگر شنیده ها و دیده ها حاکی از آن است که بسیاری از نخبگان کشور با رایزنی هایی که با دانشگاه های بین المللی در دنیا انجام می دهند به راحتی در این دانشگاه ها پذیرفته می شوند. بنابراین نکته مهم این است که چرا باید مسیر نیل به مقاطع بالاتر را سختگیرانه و پر پیچ و تاب نمود؟
یکی از چالش های موجود ظرفیت پایین دانشگاه ها در تربیت دانشجویان دکتری بوده است(1 تا 3 نفر). این مهم بی عدالتی در پذیرش را دو چندان نموده و سبب می گشت که دانشجویانی که مورد قبول گروه های آموزشی بودند، به راحتی در دوره دکتری پذیرفته شوند. بیشترین اعتراض ها نیز از این نقطه آغاز شد. اما نکته جالب این است، زمانی که وزارت علوم به اجرای آزمون دکتری همت گمارد، همزمان نیز ظرفیت ها را در دانشگاه ها بالا برده و دانشگاه های دیگری را نیز به لیست پذیرندگان دکتری افزود. لذا به نظر می رسد که به طور ساده اگر گروهی نیز دانشجویان خود را جذب می کرد، با این افزایش ظرفیت کمتر حق متقاضیان ضایع شده و نیازی به آزمون دکتری نبود.
دوره دکتری دوره پژوهش است و پژوهش نیاز به همکاری و همفکری استاد و پژوهش دارد و میزان ارتباط حتی کمتر از دوره آموزش است. لذا به نظر می رسد مؤثرترین کارگزاران در پذیرش دانشجویان گروه های آموزشی هستند، ولی با اعمال سیاست پذیرش آزمونی، اثرگذاری گروه ها کاهش یافته و کارگزاران تأثیرگذار خارج از آن، که اغلب غیرعلمی نیز ممکن است باشد(پذیرش افراد خاص، سهمیه های خاص، پیشینه پژوهشی خاص)، مؤثر شدند. حتی اگر آزمون دوره دکتری یک درصد هم نقش داشته باشد، یک درصد به اندازه صد درصد در پذیرش دانشجویان تأثیرگذار خواهد بود. چرا که در هر صورت باید از این آزمون موفق بیرون آمد. گروه ها نیز توان مصاحبه با 100 نفر را نداشته و بنابراین آنها به رتبه بندی نتایج این آزمون بیشتر وابسته شده و کسانی که رتبه های بالاتری آورده باشند بیشتر احتمال دارد که در دانشگاه های مادر دعوت به مصاحبه شوند.
روشن بود که با توجه به سیاست های جمعیتی کشور و پذیرش بدون برنامه در دانشگاه، متقاضیان برای ورود به دوره دکتری نیز افزایش پیدا کنند. روش سنتی در پذیرش مشکل بیشتری داشته و پذیرش آزمون بیشتر برای مدیریت پذیرش بوده است و نه برای پذیرش نخبگان. پذیرش آزمونی افراد خاصی را می طلبد افرادی که ذهنی کتاب محور، متن محور، نمره محور و آزمون محور(چهارگزینه ای) و نه تحلیلی، کاربردی و پژوهشی می باشند. شعار اصلی در دوره دکتری نیز پژوهش محوری و تربیت پژوهشگر است و این موضوع با پذیرش آزمونی و ورود افراد با صبغه آموزشی و نه پژوهشی ضعیف و ضعیف تر می شود. همچنین دانشجویان مقطع ارشد که ذهن پژوهشی خود را تقویت می کنند، احتمال کمتری دارد که بتوانند فرصت مطالعه و لذا پاسخگویی به سؤالات آزمونی را داشته باشند، بنابراین از راهیابی به دوره دکتری باز می مانند. و این روال ادامه می یابد تا اینکه دانشجویان دوره دکتری نیز نمره محور، کمی محور، آموزش محور(استادشاگردی) شده و توسعه سطحی به توسعه عمقی چیره می شود.
به نظر می رسد تداوم این روند، سبب می شود که آموزش نخبگانی برای توسعه کشور ضعیف شده و کشور تحصیل کردگان بیشتر اما متخصصان کمتری داشته باشد. از سوی دیگر رشد علمی کشور که به انتشار یافته های پژوهش وابسته است شیب کمتری به خود بگیرد. چرا که یافته های پژوهشی در درجه اول نیازمند پژوهشگران یا دانشجویان دکتری با ذهن پژوهشی است. و به نظر می رسد یکی از چالش های امروزین و آینده کشور در رشد علمی کشور پذیرش آزمونی باشد.
اما راهکار چیست و چه باید کرد؟ برای پاسخ به این سؤال بسیار مهم در انتهای نوشتار نکاتی را اضافه می کنیم. در درجه اول بایستی جوانان تحصیلکرده به دنبال جایگزین های دیگری در عوض پذیرش در دوره دکتری (بیشتر در رشته های مهندسی و تجربی) باشند و فرصت را برای افراد متخصص و توانمند هموار سازند. سیاست دیگر افزایش تعداد اساتید خبره در دانشگاه ها است و در یک حساب سرانگشتی با توجه به گذشته دوره دکتری، بایستی تعداد استادان سه برابر دانشجویان دوره دکتری باشد و به همین نسبت امکانات و خدمات دانشگاهی مرتبط نیز افزوده شود. این مسئله به راستی که باید در دانشگاه های مادر رخ دهد.
باید در کنار پذیرش حاضر پذیرش بدون آزمون و همچنین پذیرش بر اساس اعتبار پژوهشی(گرنت) نیز تقویت شده و این خود مستلزم تغییر در فرمول بندی امتیاز دهی به استادان و همچنین افزایش حمایت های مالی از آنها است. با اینکار افراد توانمندی که حاضر به شرکت در آزمون دکتری نیستند ولی تجربه پژوهشی برتری دارند فرصت خواهند داشت به تحصیل خود ادامه دهند. اینجاست که توانمندی این دانشجویان با دانشجویان حاضر نیازمند بررسی است.
سیاست دیگر کاهش دوره دکتری از 5 سال به 3 سال است و این خود نیازمند انتخاب موضوع رساله و فعالیت های پژوهشی از همان بدو ورود است. مگر نه اینکه در اغلب کشورهای توسعه یافته دوره دکتری در حال کاهش است و در حال حاضر دوره های سه ساله رونق بالایی دارد. این موضوع آسیب شناسی تأخیر در انجام رساله دکتری و همچنین تعداد واحدهای مورد نیاز دانشجویان را نیز می طلبد. نهادهای تصمیم گیر، آسیب های بلندمدت پذیرش آزمونی را نباید از ذهن دور کنند. آسیب هایی همچون سطحی نگری در آموزش، حذف و فرار نخبگان، تغییر رویه زندگی و ازدواج، تأثیرات روانی و ذهنی، کاهش فرصت های اشتغال، کاهش رشد علمی کشور، وضعیت نظام وظیفه، تغییر نسبت جنسیتی در دانشگاه و یکسونگری در انتخاب کارگزاران توسعه علمی کشور، با پذیرش آزمون افزایش می یابد. کاهش تبعیض اگرچه شعار اصلی آزمون کردن پذیرش در مقطع دکتری بود ولی به نظر می رسد، تبعیض را با نگاه دیگری در بین دانشجویان رسوخ داده است و به نظر نگارنده در سال های آتی احتمال حذف پذیرش آزمونی بالا می رود.

منبع:

حمید مسعودی، روزنامه خراسان 27 اسفند 1394

 

 

حمید مسعودی

دانش‌آفرینی در دانشگاه ایرانی

۱۳۹۴/۱۲/۱۸، 9:23

دانش‌آفرینی عبارت است از ارائه‌ی دانش دست‌اول، تولید یا بسط یک نظریه؛ ارائه‌ی یک نوآوری مبتنی بر دانش، ابداع یا بسط یک روش یا یک فرایند انجام کار که فناوری را هم در بر می‌گیرد.

در دانشگاه‌های ما وضعیت دانش‌آفرینی در بین اعضای هیئت علمی از یک نظر مقطعی، گسسته و مبتنی بر برنامه‌ی فردی است؛ از نظر محتوا هم فاقد نوآوری و نیز اقتباسی و مبتنی بر پارادایم‌های رایج است؛ از نظر قالب هم مقاله‌‍‌‌محور و مبتنی بر انتشار مقاله است.

عوامل مؤثر بر دانش‌آفرینی اعضای هیئت علمی عبارتند از:

۱. فرهنگ سازمانی حمایتگر علم (تشویق و تقدیر از کار علمی و تولید دانش)؛ به این معنا که سازمان‌ها، صنعت و خانواده‌ها باید حامی علم باشند، در این صورت اعضای هیئت علمی انگیزه‌ی بیشتری پیدا می‌کنند، مثلاً اگر صنعت، نوآوری را وارد کند این حامی علم نیست.

۲. نظام‌های انگیزشی و پاداش‌دهی مناسب به دانش‌آفرینی؛ اولاً نظام‌های انگیزشی و پاداش‌دهی باید وجود داشته باشند، ثانیاً باید مناسب باشند. این موارد صرفاً پاداش‌های مادی هم نیست مثل ترفیع و ارتقا. در قدیم علمای ما کتاب‌هایشان را به پادشاهان تقدیم می‌کردند (مثلاً فردوسی شاهنامه را به سلطان محمود غزنوی تقدیم کرد) و آن‌ها هم تقدیر می‌کردند، این باعث می‌شد انگیزه بگیرند و به کارشان ادامه دهند.

بُعد دیگر نظام انگیزشی آن است که یک عالِم از طرف همگنان خودش به‌عنوان یک دانشمند به رسمیت شناخته شود. رندال کالینز که در زمینه‌ی فلسفه‌ی علم یک کتاب سه‌جلدی دارد، می‌گوید دانشمندان در «زنجیره‌ی شعائر تعامل» می‌توانند دانش خلق کنند؛ وقتی شما یک چیزی تولید می‌کنی وارد این زنجیره می‌شوی، مناسک علم را به جا می‌آوری و دیگران تو را به رسمیت می‌شناسند، وقتی دیگر دانشمندان شما را به رسمیت بشناسند شما عضوی از آن شبکه‌ی علمی می‌شوید و این موجب استمرار و ارتقای کیفیت کار شما می‌شود.

۳. فضای مشارکت، تعاملات علمی و جریان آزاد اطلاعات؛

۴. آزادی علمی؛ استاد باید در مقام تدریس و پژوهش آزاد باشد، تحت سیطره و مدیریت نباشد؛ مثلاً در مقام آموزش بتواند سر کلاس کتاب خودش را درس دهد و در مقام پژوهش بتواند از روش تحقیق دلخواه خود استفاده کند.

۵. استقلال علمی؛ گاهی باید به یک استاد اجازه داد که پژوهش‌های بدون ممیزی داشته باشد، یعنی پژوهش او کارفرمای بیرونی مشخصی نداشته باشد و برای دل خودش پژوهش کند و نگران این نباشد که به نتیجه می‌رسد یا نه؛ چه پژوهشش به نتیجه برسد و چه نرسد او دستمزدش را دریافت کند. البته من نمی‌گویم همه‌ی پژوهش‌ها، پژوهش برای پژوهش باشد، حداقل بخشی از پژوهش اساتید باید برای سیراب کردن روح جست‌وجوگری خودشان باشد، بخشی هم می‌تواند کارفرمای بیرونی داشته باشد.

۶. جسارت‌های فردی محقق؛ تاریخ علم نشان داده بخش عمده‌ای از نظریات و پژوهش‌ها حاصل جسارت‌های فردی محقق است. از قدیم این بحث بوده که آیا در تحولات اجتماعی ساختارها نقش تعیین‌کننده دارند یا عامل کنشگر؟ در تاریخ علم خیلی مواقع می‌بینیم عامل کنشگر شخصاً نقش‌آفرینی می‌کند، تحول ایجاد می‌کند و ساختارها را به هم می‌ریزد؛ این امر ریشه در جسارت‌های فردی دارد.

۷. سیاست‌ها و برنامه‌های دانشگاه نیز می‌تواند عامل منفی یا مثبتی در دانش‌آفرینی تلقی شود، مانند مشوق‌هایی که برای تولید علم می‌گذارد؛ مثلاً به یک استاد گرنت می‌دهد که پژوهش کند.

۸. بودجه و امکانات؛ وجود آزمایشگاه‌ها و کارگاه‌های مجهز برای رشته‌های فنی و علوم پایه و منابع مالی کافی برای رشته‌های علوم انسانی.

۹. عوامل فیزیولوژیک و زیستی یا عوامل ذاتی و سرشتی، مثل هوش و IQ؛ مثلاً بعضی از اساتید با وجود شرایط و مشوق‌ها کاری نمی‌کنند، لذا می‌شود کم‌کاری آن‌ها را به این عوامل نسبت داد.

۱۰. تجربه‌های متفاوت؛ کار کردن در محیط‌های کاری متنوع و غنی و تجارب علمی گذشته‌ی محقق.

۱۱. عضویت در اجتماعات علمی که یک عامل محرک و انگیزشی برای دانش‌آفرینی است؛ با شرکت در اجتماعات علمی هم‌افزایی ایجاد می‌شود چون شبکه از شما کار می‌خواهد.

۱۲. محرک انتشار؛ اگر شما بتوانید کارتان را منتشر کنید همین به شما انگیزه می‌دهد که بیشتر تولید علم کنید، بعد از انتشار شما از طرف جامعه‌ی علمی به رسمیت شناخته می‌شوید و این به رسمیت شناخته شدن به شما انگیزه‌ی مضاعف می‌دهد.

۱۳. حفظ و حراست از حقوق مالکیت فکری نیز از عوامل حمایتگر دانش‌آفرینی در دانشگاه‌هاست؛ هر دانشگاه و نهاد علمی باید سیاست مالکیت فکری ip policy داشته باشد و آن را در معرض دید استادان و دانشجویان خود قرار دهد.

 

لزوم اصلاح نظام آموزشی به‌سوی تقویت دانش‌آفرینی

نظام آموزشی مفهوم بسیار وسیعی است، از استاد گرفته تا متون درسی، برنامه‌های آموزشی، سرفصل‌ها، محتوا، نظام‌های ارزیابی و تضمین کیفیت؛ من فقط یک بخش را می‌گویم و آن محتوای نظام آموزشی است. تحقیقات نشان داده محتوای آموزشی ما به خلاقیت میدان نمی‌دهد، درصورتی‌که باید به خلاقیت میدان دهد، توانایی حل مسئله ایجاد کند، پژوهش‌محور باشد و حاصل کار پژوهش را به دانشجوها آموزش دهد نه اینکه متون اقتباسی و کهنه را انتقال دهد، محفوظات‌محور نباشد، به نظام‌های ارزیابی و تضمین کیفیت تن دهد، مثل ارزیابی درونی و بیرونی.

همچنین محتوا نباید یک پکیج کلی باشد، بلکه باید ناظر به نیاز مخاطبان خودش باشد. سیستم‌های آموزشی ما دروس متعددی را به دانشجو آموزش می‌دهند که ممکن است وقتی وارد دنیای کار شوند، فقط بخش کوچکی از آن مورد استفاده وی قرار گیرد؛ بنابراین آموزش باید برای شما طراحی‌شده باشد، به تعبیری just for you education و همچنین به روز و به‌موقع باشد.

منبع:

فرهنگ امروز/ غلامرضا ذاکرصالحی

*دانشیار مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی

حمید مسعودی

در متن یا در حاشیه آموزش؟!

۱۳۹۴/۱۲/۱۳، 9:39

🍀 تجربه خودم از آموزش دانشگاهی 🍀

برای اینکه مطلبی را یاد بگیرم چند راه دارم. از استادانم سؤال می کنم، در کتب و مقالات می گردم، در اینترنت جستجو می کنم. ...
ولی چند وقت یکبار اتفاق افتاده است که برای جلسه ای همراه با استادان در یک خودرو به جلسه رفته ایم. در مسیر حرکت حرف های زیادی می زنیم. این موضوع ممکن است برای شما هم اتفاق افتاده باشد.
و یا اینکه در اتاق استادان، با آنها به بحث می نشینیم! یا اینکه در زمان های به اصطلاح پرت، فضا را برای شنیدن و یادگیری هموار می کنیم.
تا حالا فکر کردید که این نوع تعامل علمی چقدر تأثیرگذار است؟
به نظرم این فضاهای تعاملی علمی خارج از کلاس، خارج از کتاب و خارج از جستجوی علمی است.
به خاطر همین من آن را حاشیه آموزش می نامم.
نمی توانم ادعا کنم که آموزش هایی که در حاشیه دیده ام برتر از متن است ولی می توانم ادعا کنم که آموزش هایی که در حاشیه دیده ام ماندگارتر، جالب تر و کاربردی تر بوده است.

وقتی ماشین پشت چراغ قرمز ایستاد، کودکی شیشه را پاک کرد، کودکی گل فروخت ... و استاد بود که مسائل اجتماعی را با نگاه علمی مطرح کرد و من همچنان که تصویر کودک در ذهنم بود به حرف های او گوش می دادم...
در همایشی وقتی سخنران درباره موضوعی صحبت می کرد، استاد هم نکات جالب خود را آرام میگفت!!!
قبل از دیدن مدیر سازمانی در راه با استاد همکلام شدیم برای ترتیب صحبت ها و مفاهیم لازم و نیازهای سازمان...

آموزش در حاشیه ما را وادار می کند که:
اولاً حاشیه های بیشتری برای خود بسازیم
و در ثانی خود را از چارچوب کتاب و متن خارج کنیم.
و ثالثاً علم را در جامعه بیاموزیم.

بازدیدهای علمی، همراهی کردن استادان، تقویت روابط غیررسمی با استادان ما را هرچه بیشتر و بیشتر در علوم انسانی و پژوهش های مبتنی بر جامعه باسوادتر می کند.

برایم سؤال پیش آمد که نقش استاد در این آموزش حاشیه ای چیست؟ در گروه های مختلف رویکردهای آموزش حاشیه ای چگونه است؟

از صمیم قلب برای استادانی که در کنار متن آموزشی به حاشیه ها نیز توجه می کنند، آرزوی موفقیت می کنم!

و نمونه هایی از این آموزش ها را بعدها برای شما می گویم...

🌹 مهارت پژوهشگری
@isociology

حمید مسعودی

جستجوهایِ فارسیِ مقالاتی که از دست می دهید!!!

۱۳۹۴/۱۲/۰۸، 21:34

✍ برای نوشتن مقاله و پایان نامه و هر فعالیت پژوهشی نیازمند این هستیم که به آخرین دستاوردها در حوزه مربوطه دسترسی پیدا کنیم. تجربه شخصی من نشان می دهد که ما در جستجوهای خود بسیاری از مقالات و نوشته ها را از دست می دهیم. در این پس قصد دارم در این رابطه به چند نکته اشاره کنم.

💧 باید قبول کنیم که جستجوی فارسی در سایت های ایرانی با مشکل روبروست و هیچگاه دقیق نیست و شما بسیاری از مطالب را از دست می دهید.

💧 مقالات به صورت فایل های پی دی اف هستند و اگر خوب پی دی اف نشده باشند و متن آن قابل جستجو توسط موتورها نباشد شما آنرا از دست خواهید داد.

💧 موتور جستجوی سایت های مشهور(sid-magiran-noormag) مشکلات جدی دارند و قادر به جستجوی مناسب در متن نیستند و به چکیده و کلیدواژه محدودند. پس شما مطالب مرتبط را از دست می دهید.

💧 متن فارسی چالش دارد، چالش اول فاصله هاست. نیم فاصله استاندارد و ساده و یا عدم درج نیم فاصله شما را در جستجو محدود می کند.

💧 متن فارسی چالش دارد، چالش دوم مشابهتها است، برخی کلمات یک معنی هستند ولی با چند شکل(توریسم، گردشگری، سیاحت)، شما یکی را جستجو می کنید و بقیه را از دست می دهید.

💧 متن فارسی چالش دارد، چالش سوم معانی متفاوت است، برخی کلمات چندمعنایی هستند(گُل، گِل)، شما یکی را جستجو می کنید ولی بی ربط برای شما پیدا می شود و شما برخی را از دست می دهید.

💧 متن فارسی چالش دارد، چالش چهارم نگارش کلمات است، برخی کلمات چند شکلی هستند(استفاده از حمزه متفاوت: مایه ی و مایة)، شما یکی را جستجو می کنید ولی بی ربط برای شما پیدا می شود و شما برخی را از دست می دهید.

💧 برخی سایت ها به روز نیستند(مخصوصاً SID) شما به همان اکتفا می کنید و بسیاری از مقالات جدید را از دست می دهید.

💧 برخی نشریات در جایی نمایه نمی شوند، شما با جستجوی صرف در سایت های نمایه کننده، این نوع مقالات را از دست می دهید.

💧 برخی جستجو را محدود به سایت های نمایه می کنند و از گزارش ها، روزنامه ها و مقالات غیرعلمی دور می مانند. که این ها هم در نوع خود ارزش دارند.

💧 برخی جستجوی خود را فقط به صورت متنی انجام می دهند و فایل ها را(یعنی، PDF-WORD-PowerPoint) را از دست می دهند. بسیاری از متون علمی خوب در این سه قالبند.

💧 برخی فقط صفحات جستجوی اول و دوم را می نگرند، این صفحات بر اساس تکرار در اول قرار دارند، در حالی که فایل های جدید و به روز در صفحات بعدی قرار دارند.

💧 برخی اصلا جستجوی اینترنتی نمی کنند و به کتاب و کتابخانه اکتفا می کنند که به نظرم بزرگترین اشتباه را مرتکب می شوند.

💧 برخی به متن و فایل اکتفا کرده و به مشورت با دیگران، شنیدن سخنرانی و جزوه های درسی اقدام نکرده و برخی یافته ها را از دست می دهند.

💧 برخی در جستجو مهارت ندارند و مطالب و متون غیرمعتبر را گردآوری و مستند می کنند.

💧 برخی آرشیو سازی مستندات را بلد نیستند و بنابراین با بی نظمی در جستجو بسیاری مطالب را از دست می دهند.

و بسیاری موارد دیگر که به تجربه به آنها رسیده ام. در روزهای آتی درباره هر کدام از موارد فوق بحث کرده و روش های فرار از آن را شرح می دهم.

 

رسانه باشید

کانال مهارت پژوهشگری در تلگرام: @isociology

حمید مسعودی
© نوشته‌های جامعه‌شناسی
طراح قالب: وبلاگ :: webloog
درباره من
نوشته‌های جامعه‌شناسی من عضو هیأت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه بیرجند و نویسنده مطالب این وبلاگ هستم. یادداشت‌ها، تجربیات و آموزش‌هایم را در این صفحه به اشتراک می‌گذارم. برای ارتباط و دریافت سریع‌تر مطالب می‌توانید صفحه شخصی‌ام در تلگرام را نیز دنبال کنید.
جدیدترین‌ها
  • ترس چگونه سلطنت می‌کند؟ ۱۴۰۴/۰۸/۰۹
  • نقش مددکاران اجتماعی در بهزیستی سالمندی ۱۴۰۴/۰۵/۲۲
  • مسئولیت اجتماعی روان‌شناس و مشاور ۱۴۰۴/۰۵/۲۲
  • نخبگان افغانستان چه نگرشی نسبت به سیاست‌های ایران، پاکستان و هند دارند؟ ۱۴۰۴/۰۵/۲۲
  • لطفا سفر خودرویی، تنها دلخوشی و آرزوی مردم را تلخ نکنید! ۱۴۰۴/۰۱/۱۲
  • نیم قرن فراز و نشیب حقوق کارگران میان تورم و تحریم ۱۴۰۳/۱۲/۰۹
  • دست‌هایی که منتظر است | پاداش‌هایی که سال به سال آب می‌رود؛ ۱۴۰۳/۱۲/۰۳
  • شاخص جهانی ادراک فساد و چیزهایی که بهتر است بدانیم ۱۴۰۳/۱۱/۳۰
  • قلبی که دریده شد، آرزویی که شکست، امیدهایی که زنده است ۱۴۰۳/۱۱/۳۰
  • سفر ناتمام مایکل بوراوی در عمومی‌سازی جامعه‌شناسی و توجه به عدالت و کارگران ۱۴۰۳/۱۱/۲۵
  • خوانش کتاب جامعه را ببینیم اثر یوران آرنه جامعه‌شناس سوئدی ۱۴۰۳/۰۵/۱۵
  • چرا عکس باور عمومی، خودکشی در جامعه پزشکی بالاست؟ ۱۴۰۳/۰۵/۱۲
موضوعات
  • نظرسنجی تدریس
  • کتاب لاتین جامعه شناسی
  • کلید واژه های اجتماعی
  • روش تحقیق در علوم اجتماعی
  • آمار و کاربردهای آن در پژوهشگری
  • جامعه شناسی محض
  • جامعه شناسی کاربردی
  • نرم افزار و رایانه پژوهشگری علوم اجتماعی
  • ویژه پژوهشگری علوم اجتماعی
  • زبان انگلیسی در علوم اجتماعی
  • گوناگون مرتبط با جامعه شناسی
  • مهارت های انجام پژوهش اجتماعی
  • راهکارهای جستجوی اینترنتی
  • آزمون های ارشد و دکتری جامعه شناسی
  • مشاهیر و استادان جامعه شناسی
  • اخبار جامعه شناسی
برچسب‌ها
  • اقتصاد (1)
  • spss (1)
  • آمار استنباطی (1)
  • آمار توصیفی (1)
  • پژوهش اقتصادی (1)
آرشیو
  • آبان ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • بهمن ۱۴۰۳
  • مرداد ۱۴۰۳
  • خرداد ۱۴۰۲
  • فروردین ۱۳۹۹
  • بهمن ۱۳۹۸
  • آذر ۱۳۹۸
  • آبان ۱۳۹۸
  • مهر ۱۳۹۸
  • شهریور ۱۳۹۸
  • مرداد ۱۳۹۸
  • تیر ۱۳۹۸
  • خرداد ۱۳۹۸
  • اردیبهشت ۱۳۹۸
  • بهمن ۱۳۹۷
  • دی ۱۳۹۷
  • مهر ۱۳۹۷
  • مرداد ۱۳۹۷
  • خرداد ۱۳۹۷
  • بهمن ۱۳۹۵
  • دی ۱۳۹۵
  • آذر ۱۳۹۵
  • آبان ۱۳۹۵
  • مرداد ۱۳۹۵
  • تیر ۱۳۹۵
  • اردیبهشت ۱۳۹۵
  • اسفند ۱۳۹۴
  • بهمن ۱۳۹۴
  • دی ۱۳۹۴
  • آذر ۱۳۹۴
  • آبان ۱۳۹۴
  • مهر ۱۳۹۴
  • شهریور ۱۳۹۴
  • آرشيو
دوستان
  • صفحه شخصی من در دانشگاه
  • صفحه شخصی در مگیران
  • صفحه شخصی در سیویلیکا
  • صفحه شخصی در آپارات
  • صفحه شخصی در گوگل اسکالر
امکانات
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

آمارگیر وبلاگ