مددکاری اجتماعی شهری؛ urban social work
شهرها به واسطه مهاجرت، صنعتی شدن، بهبود خدمات و عرضه کالاها توسعه نامتوازن یافتهاند. این توسعه اگرچه زندگی بهتری برای بخشی از شهروندان باعث شده ، معضلات و چالشهای بسیاری هم برای شهروندان رقم زده است. در نگاه کلان، سلامت عمومی شهر را نیز تهدید میکند. به همین منظور، مدیران شهری، سازمانهای بینالمللی و سیاستگذاران تلاش میکنند آینده شهرها را طوری رقم بزنند که سلامت عمومی شهروندان در گرو توسعه پایدار تضمین شود. به همان میزان که مدیران شهری برای توسعه پایدار سلامتمحور تلاش میکنند، ممکن است با در پیش گرفتن سیاستهای نامناسب به کاهش آن نیز مبادرت ورزند. اگر با سیاستهای توسعهای، بافتهای ناکارآمد شهری، جمعیت فقیر شهری، فضاهای ناامن، ترافیک و آلودگی زیستمحیطی، حاشیهنشینی، پرخاشگری و...رشد کند، جمعیت ساکن در شهرها بیش از گذشته به برنامههای مددکاری نیازمند خواهد بود زیرا این پیامدها جامعه را به سمت بحران هدایت میکند و باعث میشود افراد و گروهها به حضور مددکاران اجتماعی بیش از گذشته نیاز پیدا کنند، اما حضور مددکار چاره کار نیست. نظام شهری باید با نگاه مددکاری شهری همسو باشد و پیشگیرانه عمل کند.مددکاری اجتماعی شهری حوزهای است که به یاری شهروندان درگیر در بحرانها با علل توسعه شهری میپردازد. اگرچه مددکاری اجتماعی در حوزه شهری به طور مستقیم به مسائل اجتماعی متأثر از آن ورود پیدا میکند، با پیشنهادها و راهکارهایی میتواند زمینه کاهش نیاز به مددکاری را نیز فراهم آورد زیرا ورود به بحران در مرحله آخر هزینههای گزافی به دنبال دارد و در شهرهای کلان به واسطه گستردگی موضوع، راهکارهای کالبدی و تأثیرپذیری چندجانبه از مسئله، این هزینهها بهمراتب بیشتر است. با توجه به نگاه سازمانهای بینالمللی در مفهوم «شهری که ما نیاز داریم» سیاستهای رایج شهری تلاش میکنند شهروندان فعال و مشارکتجو، شهری عادلانه و با خدمات در دسترس همگان، شهری با صرفه اقتصادی با فعالیت چشمگیر اقتصادی، حکمرانی دموکراتیک و مردمی، توسعه متوازن کالبدی، منعطف و بازآفرین، حس تعلق و هویتمدار، حمل و نقل منسجم و پیادهمدار با امنیت و ایمنی مناسب و یاددهنده و خلاق را باعث شوند.هرگاه شهرداریها و شوراهای شهری نگاهی مددکارانه به اهداف توسعهای خود داشته باشند، شناخت جامعه را از مشکلات احتمالی افزایش میدهند و کمک میکنند مردم با اتکا به ظرفیتها و تواناییهای خود، مشکلات را حل کنند. افزایش فعالیت سازمانهای مردمنهاد و نهادهای مردمی غیررسمی، انطباق طرحهای جامع و تفصیلی بر فرهنگ و جامعه، طراحی پروژههای شهری مبتنی بر نیازها و انتظارات شهروندان، ارتقای سطح دسترسی شهروندان به خدمات شهری همچون حمل و نقل همگانی و پیادهمداری، ثبات درآمدی شهرداری و کاهش وابستگی درآمدی شهر به فروش مجوزها، زمینهسازی و حمایت از فعالیتهای اقتصادی مردمی و خرد و تمایل نداشتن به کلانبازارها، افزایش سطح امنیت حضور کودکان، بانوان و خانوادهها در ساعات مختلف شبانهروز و البته تقویت ارتباط شهر با نهادهای دانشافزا و همچنین ارتقای سطح یاددهندگی شهر از جمله پیشنهادهایی است که میتواند رویکرد مددکاری اجتماعی شهری را نشان دهد. فراموش نکنیم تا حد امکان باید تلاش شود بحرانهای شهری به مرحلهای نرسد که به مددکار نیاز شود بلکه با رویکرد مددکاری اجتماعی شهری (urban social work)، از بحرانها پیشگیری شود.
حمید مسعودی - جامعهشناس
منتشر شده در روزنامه شهرآرا - 31/02/1398