خلاصه و نقد کتاب تبیین در علوم اجتماعی دانیل لیتل
خلاصه و نقد کتاب تبیین در علوم اجتماعی دانیل لیتل
خانم شامخ نیا
دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه الزهرا
گفتار اول:خلاصه ای از ساختار روایی کتاب
اين كتاب اتکا تبيين هايى را از علوم اجتماعى همچون اقتصاد، مردم شناسى، جغرافيا، جمعيت نگارى، جامعه شناسى و علم سياست وام می كند و مورد بحث قرار مى دهد. درتالیف دانیل لیتل، پار ه اى از پديد ه هاى اجتماعى مورد بررسى قرار می گیرند؛ از جوامع دهقانى آسيا گرفته تا شکلهاى مختلف جداشدن مناطق مسكونی ازمناطق شغلى در جوامع صنعتی.
بخش اول به معرفى سه مبحث مهم در باب خصلت تبيين اجتماعى می پردازد. آن سه مبحث عبارتند از: هر تبيين اجتماعى می بايد بر عللى انگشت بنهد ؛از تحليل فرآيند تصميم گيرى فاعلان خردمند آغاز كند وهمینطور تفسيرى از ارز شها، هنجارها و جهان بينی هاى خاص هر فرهنگ دردست داشته باشد. اين سه رأى مبناى بسيارى از تبيينهاى اجتماعى كنونى هستند و بسيارى از مناقشات موجود در فلسفه ي علوم اجتماعى منبعث از آنهاست.
بخش دوم به بيان تركيب هاى مختلف اين مدل هاى اصلى تبيين مى پردازد. اين كه گاه گمان رفته است كه تبيين ساختارى و حذفى، انواع مستقلى از تبيين هستند (خطاست) و فصل پنجم احتياج مى ورزدكه آن هر دو بر تبيين على پديده هاى اجتماعى متكى اند. درباره ي تبيين ماترياليستى (يعنى ماركسيسم و تئورى هاى هم ريشه ي آن) هم همين گمان استقلال نرفته است، اما راى فصل ششم آن است كه اين مدل تحليل بر تبيين على و مشرب اختيار عاقلانه، مبتنى است.مردم شناسى اقتصادى كه موضوع فصل هفتم است بر آن است كه وجوه مختلف رفتارجمعى و سازمان يافتگى جوامع ماقبل مدرن را براساس مدل هاى اختيار عاقلانه تبيين كند. بيشتر مناقشات اين حوزه ناشى از تقابل دوگونه ي تبيين است كه در بخش اول شرحشان رفته است؛ يعنى تبيين تفسيرى و تبيين بر مبناى اختيار عاقلانه.
فصل هشتم به ارائه ي اركان تبيين آمارى می پردازد و در نهایت براین دیدگاه قائل است که تبيين آمارى هم گونه اى از گونه هاى تبيين على است.
بخش سوم به طرح چند مسئله كلى فلسفه ي علوم اجتماعى مى پردازد كه از بحث هاى دو بخش پيش نشأت گرفته ند. فردگرايى روش شناختى در فصل نهم و نسبيت فرهنگى در فصل دهم مورد بحث قرار مى گيرند. فصل يازدهم كه فصل واپسين است، مكتب طبيعت گرايى (ناتوراليسم) را از آن حيث كه مكتبى است روش شناختى براى علوم اجتماعى، مورد بررسى قرار مى دهد.
گفتار دوم: خلاصه ای از محتوای کتاب
هدف کتاب بررسی ويژگيهای منطقی انواع تبیین در علم اجتماعی است. بررسی موارد متفاوت نشان میدهد که يک علم اجتماعی واحد وجود ندارد بلکه تعدادی «علوم» وجود دارد که از پارادايم و سيستمهای مفهومی مختلف استفاده میکنند و به همين دليل بجای وحدت علمی، کثرت علمی ظاهر میشود.
مدل تبیین علی
انواع تحليلهای علی عبارتند از :عليت واحد،روابط علی کلی، ادعای علی مرتبط، ادعای علی احتمالی
مدعيات علی که در علوم اجتماعی مطرح میشوند مبتنی بر تعميم استقرايي ساده نيستند.اين مدعيات وابسته به مکانيزمهای علی خاصی هستند که علت و تاثير را به يکديگر مرتبط میکند.مکانيزم تبيينهای علوم اجتماعی ويژگيهای افرادی را که کنش آنها بر پديدههای اجتماعی تاثير میگذارد در نظر میگيرد اين ويژگيها شامل باورها و خواستهها، تواناييها و تنگناهای افراد است.
دو نوع استنباط برای تعيين مکانيزمهای علی وجود دارد
رويکرد قياسی:برقراری ارتباط علی ميان عوامل اجتماعی بر مبنای نظريه زيرين فرآيندها. پيشامد ب بدنبال پيشامد الف اتفاق میافتد.
رويکرد استقرايي:توجيه اين مدعا که الف علت ب است زيرا اين دو حادثه با هم متقارن و همراه هستند بستگی به همبستگی آماری يا تحليل تطبيقی دارد.قوت عليت بستگی به کشف يک رابطه همراهی ميان دو حادثه دارد.
مدل انتخاب عقلايي
این مدل مبتنی برتحليلی از تصميمگيری عقلايي و منطقی بر مبنای مجموعهای از باورها و اهداف است و از بخشهای متفاوت نظريه اقتصاد مانند نظريه احتمال، نظريه بازيها و نظريه کالاهای عمومی استفاده کرده است. نظمهای اجتماعی با نظمهای طبيعی متفاوت هستند، زيرا برآمده از نيات و فاعليت انسانی است.بسياری از پديدههای اجتماعی را ميتوان پيامد مجموعه کنش های هدفمند تعداد زیادی از افراد دانست.ساختار تصميمگيری منطقی دارای سه شق است:مطلوبيت وترجيحات، احتمالات،قواعد تصمیم گیری
مدل تفسيری
آنچه در اين رويکرد از اهميت بسيار زيادی برخوردار است تاکيد بر ويژگيهای فرهنگی متفاوت و تفسير رويههای انسانی با معنا است. در اين تفسير ميان ادراک و تبيين تفاوت وجود دارد. در حالي که تبيين شناسايي عوامل کلی يک پديده است ، ادراک معنای يک حادثه يا رويداد در شرايط اجتماعی خاص است.هدف تحقيق اجتماعی باز سازی معنا و اهميت چيدمانهای اجتماعی و رويهها است و در نتیجه هرمنوتيک است
عناصر مهم در رويکرد تفسيری عبارتند از:
معنای اعمال انسانی را تنها میتوان از طريق تفسير آنها دريافت؛
تفاوتهای بسیاری ميان فرهنگها در رابطه با مفهوم سازی علوم اجتماعی وجود دارد؛
رويههای اجتماعی شامل معناهايي هستندکه مشارکت کنندگان به آنها نسبت میدهند؛
حقيقت مطلقی در علوم اجتماعی وجود ندارد؛
واقعيتها در رابطه با معنای فرهنگی خاص هستند؛
به نظر ليتل تفسیرنوعی تبيين ضعيف است و میتواند مبنايي برای تبيين پديدههای اجتماعی فراهم میآورد. به نظر برخی از تفسيرگرايان مانندگيرتز تبيين اجتماعی و تحليل جايي در رويکرد تفسيرگرا و تحقيقات اجتماعی ندارد.
مدل تبيين کارکردی و ساختاری
تبیین کارکردی
تبيين کارکردی در علوم اجتماعی به بررسی يک نهاد اجتماعی بر اساس پيامدهای مفيد آن برای يک نظام اجتماعی به عنوان يک کل يا زير بخشی از نظام اجتماعی میپردازد.برای تبيين يک پديده کافی نيست که پيامدهای مفيد آن را برای سيستم از هر نوع آن بيان کرد بلکه لازم است مکانيزم علی پديده را بررسی کرد.
در علوم اجتماعی تبيينهای کارکردی مورد سوءظن هستند و بالذات کامل نيستند. لازم است اين تبيينها با تشريح جزئيات از فرآيندهای اجتماعی همراه شود. نيازهای نظامهای اقتصادی و اجتماعی بر ساير فرآيندهای اجتماعی تاثير میگذارند و واکنشهايي را از آنها استخراج میکنند که تامين کننده آن نيازها باشد. به نظر لیتل این نوع تببین نوع مستقلی از تبیین اجتماعی نیست.
تبیین ساختاری:
ساختارهای اجتماعی قدرت خود را با فراهم آوردن محيطی از نهی و تشويق بر فاعلان درون سيستم اعمال میکنند، فاعلان هم رفتار خود را با آنها هماهنگ میکنند. ساختارها تعيين کننده پيامدها نيستند بلکه احتمال وقوع آنها را بيشتر میکنند.این مدل نیز به مانند مدل کارکردی تبیین مستقلی در علوم اجتماعی به دست نمی دهد.
ماتریالیزم
علوم اجتماعی ماترياليستی دارای انواعی است که مارکسيسم کلاسيک از مهمترین آن ها است.آنچه ماترياليزم مارکسيستی را از انواع ديگر آن متمايز میسازد تاکيد آن بر سازمان اقتصادی و تاثير آن بر ساير چيدمانهای اجتماعی است.
تبيين آماری
اولین نکته در بحث تبیین آماری تفاوت میان همبستگی و علیت است همبستگی یا توالی دو متغير لزوما به معنای رابطه علی نيست.به نظر ليتل مطالعات بزرگ آماری بايد همراه با مطالعات تطبيقی موشکافانه باشد تا بتواند روشنگر مکانيزمهای اجتماعی و سياسی زيرين پديدههای اجتماعی باشد.تنها در شرايطی رد فرضيه صفر تبيين کننده است که منجر به مکانيزم علی پذيرفتنی باشد که مُوَلدروابط معنادار ميان متغيرها است.در تبيينهای علوم اجتماعی مکانيزمهای علی بسيار مهم هستند و هر گونه برداشتتی از روابط آماری نظير همبستگی بايد همراه با تفسير مکانيزم علی باشد.
نقد و ارزیابی
شايد مهم ترين نقد وارده بر كتاب حاضر از نظر محتوايى اين است كه فصلي در باب مكتب انتقادی آورده نشده است .این کتاب بیش از همه بر تبیین هایی تاکید کرده است که در سنت انگلیسی – آمریکایی رایج است و به سایر اشکال تبیین و سنتهای تبارشناسی و همچنین انتقادی توجهی ندارد.
مساله دیگر آن که اگر چه تالیف دانیل لیتل به تعبیر سروش درآمدى است به بحث و نقد فلسفى مكتب هاى علت کاو و معنا کاو . اما لیتل در بیشتر بر علت کاوی تکیه کرده است و تبییه های مبتنی بر علیت را با تفضیل بیشتری بیان کرده است.
لیتل در نهایت « كثرت گرايى روش شناختى » را پیشنهادمى دهد؛ به این معنا که علوم اجتماعى را ذاتاً متمايز با علوم طبيعى نمى دانداما تبیین های علوم طبيعى را نیزتنها روش هاى مقبول علوم اجتماعى نمی شمرد و بر آن است كه هردوشیوه تبیین به تنهایی دارای نقصان هستند.